طعام و سرپناه که از نیاز های اولیه ی بشر هستند در طول زمان از لحاظ شکل و کارکرد دچار دگرگونی شده اند. طعام به گفته ی لوی استراوس ساختارگرا از مراحل خام خواری، کباب کردن، پختن و سرخ کردن گذر کرده و تکامل یافته است؛ و سرپناه نیز از مکانی برای خوابیدن، در امان بودن، حفاظت از تغییرات جوی عبور کرده و بالاخره کاربرد قلمرویی به خود گرفته است، یعنی عنصری شده است برای تشکل( قبیله). این عنصر آخر به تدریج در تشکل های انسانی که به پیش و به سوی روستایی و شهری شدن حرکت می کند اعتبار و اهمیت بیشتری می یابد. یعنی دیگر سرپناه نیست و مسکن می شود. محلی می شود که علاوه بر کارکردهای قبلی، ارتباط انسان ها یعنی تشکیل اجتماع را تامین و تسهیل می کند.