جامعه در حال تغییر و دگرگونی است. تغییر باعث میشود که بسیاری از ما حس ازخودبیگانگی و سردرگمی داشته باشیم. حال دو راه پیش روی ماست. نخست اینکه سراسیمه و پریشان، گوشهگیر شویم و کنج عزلت اختیار کنیم، و راه دوم پروراندن و گسترش شجاعت برای خلق جامعهای بهتر است. راه دوم نیازمند شجاعت و البته خلاقیت است. شجاعت به معنای به پیش رفتن است. حتی هنگامیکه چندان امیدی به آن نیست. از همین روست که فلاسفۀ هستیگرای (اگزیستانسیال) همچون کییرکگارد، نیچه و سارتر شجاعت را نبود یأس نمیدانند بلکه آن را توانایی به پیش رفتن با وجود یأس میخوانند. این کتاب رویکردی به خلاقیت از دید یک روانشناس هستیگرای است. مِی خلاقیت را هدف غایی همۀ مردمان میداند (و نه صرفاً آن دسته از افرادی که از قدیم خلاق خوانده میشوند) و خلاق بودن را با بهزیستی و میل به اینکه جهان را جایی بهتر سازیم، پیوند میدهد.