از حدود پايان نخستين سال زندگي، بسياري از كودكان، فعاليتي كه ميتوان آن را ترسيم يا دقيقتر بگوييم
((نگارهگري)) ناميد از خود نشان ميدهند. در فرهنگ متداول جهان كنوني، ابزار اين نگارهگري غالبا يك مداد يا قلم است، اما ممكن است كودك از انگشت، اسفنج، يك تكه زغال، يك تكه گچ، يك تيره چوپ و يا هر شي ديگر نيز استفاده كند. هر چند اين نگارهگري يا ترسيم ترجيحا بر صفحهاي از كاغذ نقش ميبندد اما ممكن است صفحات كتاب يا سطوح ديگر از قبيل لوازم خانه، ديوارها، پارچهها و غيره صحنه عمل باشند و تعارضهاي بسياري با بزرگسالان به وجود آورند. غالبا توليد لكههاي مقدم بر توليد اين خطوط يا نگارههاست.
بدين ترتيب، در مبناي ترسيم و حتي قبل از نخستين خطخطيكردنها و پديدآوري خطوطي كه ظاهرا واجد معنايي نيستند، مجموعه پيچيدهاي از رفتارهاي حركتي، توحيديافتگيهاي ادراكي و كاربرد اطلاعاتي كه از اين آثار دوامدار و مشاهدهشدني به منزله تداوم بدن حاصل ميشوند، قرار دارد.