درباره ی کتاب
ناپایداری شیبها و فرسایش خاک توسط آب، از خطرات مهم محیطی به حساب میآیند. اگر چه آنها می توانند نتیجه فرایندهای ژئومورفولوژیکی طبیعی و یا حاصل تأثیر انسآنها باشند اما هر دو آنها تحت تأثیر آب بوده و پیامدهائی برای فعالیت های بشری دارند که اغلب با خسارات اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی همراه هستند. ناپایداری شیبها عمدتاً حاصل نفوذ آب و اشباع شدن خلل و فرج خاک است که بیشتر بدلیل وجود لایه غیرقابل نفوذ در لایههای زیرین است. بدین نحو که با سنگین شدن توده خاک و کاهش اصطکاک با لایه غیر قابل نفوذ زیرین بصور حجیم جریان گلی و یا لغزش اتفاق افتاده و تمام تاسیسات موجود و یا واقع شده در مسیر حرکت خود را نابود میکند. فرسایش خاک نیز عموماً بصورت ورقهای، شیاری و خندقی اتفاق افتاده و باعث هدر رفت خاک، کاهش حاصلخیزی زمینهای کشاورزی، مرتعی و جنگلی و کاهش بهرهوری تأسیسات آبیاری پائین دست میشود. پوشش گیاهی، عاملی است که تعادل بین نیروهای ناپایداری و نیروهای پایداری را در حد امکان متعادل نگه میدارد. واقعیت آن است که با تخریب پوشش گیاهی و حذف آن از عرصه، خطر ناپایداری شیب و فرسایش آبی تشدید میگردد.
سؤال این است در صورتی که پوشش گیاهی با هر شکل و روشی به حالت اولیه برگردد، آیا و ضعیت ناپایداری شیبها و فرسایش خاک میتواند اصلاح شود؟ این کتاب قصد دارد که مسئولیت پاسخگویی به این سؤال را بر عهده بگیرد که کدام پوشش گیاهی، نقش حفاظتی خود را در زمین و در ارتباط با نوع پدیدههای فرسایش آبی بهتر ایفا میکند.
استفاده از پوشش گیاهی برای پایدار کردن شیبها و کنترل انواع فرسایش جزء فعالیتهای زیست مهندسی است. در واقع زیست مهندسی به استفاده از گیاهان، خواه یک گیاه منفرد و یا مجموعهای از گیاهان به عنوان یک ماده اولیه مهندسی (به عنوان مثال، گیاهی که رفتار و یا خصوصیات قابل سنجش دارد) اطلاق میگردد. اما مهندسی "زیست فنون" به روشهائی که در آن، پوشش گیاهی با سازههای فاقد حیات ترکیب میشود، مربوط میگردد (مانند دیوارههای حائل) بطوریکه محسنات هردو مورد سازههای گیاهی و سازههای غیر گیاهی طرح را با هم ترکیب میکند.