داستان کتاب
موش کوچولو و لاغرمردنى اى که امیدى به زنده ماندنش نبود، در یک کتابفررشى با جویدن کتابها زنده مى ماند تا از آن پس عاشق کتابها شود.
فرمین، از همان ابتدا با شما “چشم تو چشم” میشود، شما را صدا مى زند تا داستان زندگى اش را برایتان روایت کند، داستانِ کرم کتاب شدنش را. زبان ساده ى او که مسائل بزرگ و پیچیده را پیش مى کشد، به سان امواج ارام دریا مخاطب را همراه مى کند. از افسردگى مى گوید، از عشق، از درد و رنج روح و از مسائلى بیش از حد انسانى. شاید شنیدن این مسائل از زبانِ یک موش، انسان ها را بیش از پیش به تفکر وا دارد.