درباره کتاب
این رمان از مشهورترین رمان های جورج اورول و هم چنین از پرفروش ترین رمان های جهان به شمار می رود که در رد حکومت های تمامیت خواه نوشته شده است. پس از انتشار این کتاب، مطبوعات موثر انگلیس به این کتاب لقب "کتاب برجسته عصر" را دادند.
این کتاب یک رمان تخیلی به شمار می رود و بر اساس آن یک فیلم در سال 1956 ساخته شده.
داستان کتاب
دنیایی که جورج اورول در رمان خود به تصویر کشیده از سه کشور بزرگ و بی رحم تشکیل شده که دائما با هم در حال جنگ و نزاع هستند:
- اوشینیا
- اوراسیا
- ایستیشیا
داستان کتاب ۱۹۸۴ در لندن، یکی از شهرهای بزرگ اوشینیا اتفاق میافتد.
دولت مرکزی اوشینیا یک دولت تمامیت خواه است که همهچیز را کنترل میکند و به شما می گوید که چه کاری انجام دهید، کجا حضور داشته باشید، با چه کسانی صحبت کنید، اوقات فراغت خود را چگونه سپری کنید، به چه چیزی فکر کنید، به چه چیزی باور داشتید باشید و خلاصه به معنای واقعی کلمه همه چیز را کنترل می کند و تحت نظر دارد.
حال اگر از شما خلافی سر بزند، (این خلاف شامل هرکاری و هرچیزی است که به نفع حزب نباشد. یعنی شما حتی اگر در ذهن خود از حزب تنفر داشته باشید و چهره شما این موضوع را نشان دهد، شما دچار جنایت فکر و جنایت چهره شدهاید) شما ناپدید خواهید شد. یا به اصطلاح بخار میشوید و دیگر هیچ مدرکی از وجود شما در هیچ جایی وجود نخواهد داشت و حتی خاطرات شما از ذهن دیگران پاک خواهد شد.
در کشور اوشینیا مردم بیش از حد به کار گرفته می شوند، غذا به اندازه کافی نیست، آدم ها هویت ندارند، عشق و علاقه و احساس بین افراد ممنوع شده است، ساختمانها به غیر از ساختمان های دولتی همه پوسیده و مخروبه هستند، موشکها و خمپاره ها ناگهان منفجر میشوند و…
حزب، سه شعار معروف دارد که بر بدنه وزارت حقیقت حک شده است:
- جنگ صلح است
- آزادی بردگی است
- جهل قدرت است
شخصیت اصلی کتاب ۱۹۸۴ وینستن اسمیت است که در وزارت حقیقت کار میکند. وینستن تنها زندگی می کند و با اینکه کارمند حزب است از آن تنفر دارد و بنابر یک سری از حوادث و اتفاقات که در کتاب نقل شده است، میداند که حزب، حیقیقت و باورهای مردم را تحریف میکند.
در ادامه کسی که وینستن از او می ترسید و همواره فکر می کرد او یک پلیس است یعنی جولیا وارد داستان می شود. جولیا رابطهای مخفیانه با وینستن ایجاد می کند و آن ها بعد از آشنایی متوجه می شوند که هر دو از حزب متنفر هستند. داستان کتاب وقتی هیجان انگیزتر و جدی تر می شود که اوبراین آن ها را به خانه خود دعوت می کند و…