داستان کتاب
نویسنده اتفاقات شهری را به تصویر می کشد که بعد از شیوع بیماری طاعون، تمام راه های ارتباطی با آن قطع می شود. دست مایه ی اصلی موضوع این رمان برخورد آدم ها در برابر این اتفاق ناگوار و تلخ است.
قسمت هایی از کتاب
راه ساده برای آشنایی با یک شهر، این است که انسان بداند: مردم آن چگونه کار میکنند، چگونه عشق می ورزند و چگونه می میرند ...
شاید امروز هیچ چیز طبیعی تر از این نیست که ببینیم مردم از صبح تا شب کار می کنند تا باقی وقتی را که برای زندگی دارند در قمار و کافه و وراجی از دست بدهند.
برای همه ی مردم همینطور است:
باهم ازدواج می کنند، باز هم کمی همدیگر را دوست دارند... و کار می کنند، آنقدر کار میکنند که دوست داشتن را فراموش کنند.
بلا معمولا چیز مشترکی است ولی وقتی که به طور ناگهانی بر سرتان فرود آید به زحمت آن را باور می کنید. در دنیا همانقدر که جنگ بوده طاعون هم بوده است. با وجود این، طاعون ها و جنگ ها پیوسته مردم را غافلگیر می کنند.