دیپلماسی علم مفهوم نسبتآ جدیدی است که طی سال های اخیر به طور فزاینده ای مورد توجه هر دو گروه سیاست مداران و دانشمندان قرار گرفته و در بسیاری از سخنرانی ها، مذاکرات، تالیفات و تحلیل ها با اقبال مواجه شده است. با این حال، به نظر می رسد تلاش های صورت گرفته برای دستیابی به یک تعریف مشترک از دیپلماسی علم با توفیق چندانی روبرو نبوده است. کتابی که در پیش رو دارید جزء معدود پژوهش های جامع در این زمینه به شمار می آید که به دنبال چیزی فراتر از اذعان به ظهور دیپلماسی علم در عرصه بین المللی است؛ و در عوض به ارزیابی این مهم می پردازیم که آیا ظهور دیپلماسی علم، به راستی نشان دهنده ی جدایی بزرگی از گذشته است؟
فصول مختلف این کتاب به تبیین مفهوم دیپلماسی علم ذیل سه محور اصلی پرداخته است. فصول ابتدایی کتاب، بر موضوع «دیپلماسی برای علم » متمرکز است. این بعد از دیپلماسی علم، نقش مهمی در شکل گیری بسیاری از اقدامات علمی بین المللی نظیر ایستگاه فضایی بین المللی، راکتور ایتر و سینکروترون سزامی ایفا نموده است. در این راستا، دیپلماسی یک تسهیل کننده کلیدی برای تحقیقات و توسعه ی علم و فناوری مبتنی بر ارتباطات و همکاری های فراملی است. فصول میانی کتاب، به جنبه های گوناگون « علم در دیپلماسی » یا چگونگی برقراری تعامل میان مشاوره های علمی و اهداف سیاست خارجی اشاره داشته و به توصیف نقش علم و فناوری در ارائه مشاوره به دولت ها به منظور آگاهی بخش و پشتیبانی از اهداف سیاست خارجی می پردازد. در نهایت فصول پایانی کتاب، دیدگاه هایی را نسبت به فرصت ها و چالش های « علم برای دیپلماسی » ارائه می دهد. علم برای دیپلماسی، اساسآ جلوه ای از قدرت نرم علم را به تصویر می کشد.