فهرست مطالب در این کتاب:
مقدمه
«شنبه روز بدی بود …»
از کودکی تا آغاز جوانی
«اونور روزای تاریک، پشت نیم شبای روشن»
آغاز راه: همکاری با ویگن
«قصهی همیشه تکرار، هجرت و هجرت و هجرت»
مسجد سلیمان، آمریکا و اهواز
«برای باور بودن، جایی شاید باشه، شاید…»
بازگشت به تهران، رادیو و ارکستر «هنر برای مردم»
«در نگاهت میدرخشد آن قرار و عهد و پیمان …»
تلویزیون و جنگ تلویزیونیِ «زنگولهها»
«با این ترانه برگردیم…»
«استودیو طنین»
«تو رگ بودن ما، شعر سرخ رفتنه»
«فصل نوین ترانه»: پیش به سوی ترانههای نو
«قصهی من، قصهی بیپهلوون!»
همکاری در ساخت موسیقی متن فیلم «حسن کچل»
«خرمن رخوت من، شعله میخواد»
تجربههای اولیه برای آهنگسازی برای ترانه
«پر شد این قصهی ما، توی دریاهای دور»
آغازی نو: « قصهی دو ماهی»
«یه فصل پاک، یه فصل امن و بیوحشت»
آغاز کار در زمینهی «موسیقی فیلم»
«آواز صریح قندیل و نور و برف»
بابک بیات: از آغاز تا خود شدن
«دستای تو خورشید نشون میدن…»
حسن شماعیزاده: «دستای تو»، «دو پنجره» و…
«… هرچی میکارم، مالِ تو»
حرفه: «تنظیم کننده»
«با چراغ و گل، غریبه…»
موسیقی متن « صبح روز چهارم»، جایزهی «سپاس» و ازدواج
« هر چی که دارم، مال من…»
شهیار قنبری و «بوی خوب گندم»: سرفصلی تازه برای واروژان
«تو خورشید به دست من سپردی»
همکاری با ایرج جنتیعطایی و ترانههایی برای سینما
«شهر من شهر دعا، همه گنبداش طلا»
تجربهای تازه: موسیقی متن سریال «سلطان صاحبقران»
«وقت خوبی که میشد غزلی تازه بگی…»
سال 1354: سال پرکاری
«سایهبونی از ترانه، برای خوابِ ابریشم»
سهگانهی «سییرا فیلم»: «ذبیح»، «کندو» و «ماهعسل»
« مثل معراج سپیده»
«شام آخر»، « آوازهای محلی» و موسیقی ایرانی
«برای عشق، یه فصل تازه میسازم»
همچنان سینما و ترانه برای فیلم
«برفراز آسمان ها»
موسیقی «بر فراز آسمانها»…
«ساعت عزیمت تو، میشه انتها نباشه…»
یادوارهها، برداشتها و یادنوشتهها
«یک نفس عطرِ تو بس!»
چند خاطره از واروژان
«ترانهخانه رو با زهیهات دریاب!»
یادداشتها و نتنوشتههای واروژان
جدول آثار
«چه زیبا بود، چه زیبا بود!»
و گالری تصاویر
برشی از کتاب زندگی نامه واروژان اثر حسین عصاران:
گفتوگو با نزدیکترین یاران و همراهان واروژان آغاز شد. اسفندیار منفردزاده بزرگی و رفاقت کرد تا بابک افشار و شهیار قنبری مرا اول راه بنشاندند. از صحبتهای آنان روند کتاب دقیقتر شد. هر گفتوگو آدرس نفر بعدی را مشخص میکرد. برخی از این صاحبنامها که در این سالها به گوشهای خزیده بودند و دل به گفتن و از خود گفتن نداشتند، با نام واروژان به احترام از جای برخاستند و لطف کردند و گفتند آنچه را که پرسیدم. اطلاعات اولیه، رفتهرفته گستردهتر شد. حلقهها تا زنجیر واره شدن، کنار هم قرار گرفتند که در انتها میشود عنوان «شرح و مرور» بر آن گذاشت. در این گذار و در گذر از روایتِ هنرمندان موجه این عرصه، که خود قسمتی از تاریخ ترانهاند، بسیاری از روایتها با دیگر منابع هم وارسی مجدد شدند؛ اگر در میانهی گفتوگویی سخنی از نفر سومی به میان آمد، تا حد امکان نظرات او هم گرفته شد؛ و همهی اینها برای این بود که از ثبت روایتهای نامعتبر سهمخواهانه که این روزها به سر تاریخنگاری «ترانه» آوار شده، پرهیز شود.
قسمتی از گفته های :
بابک افشار،شهریار قنبری،اسفندیارمنفردزاده،کامران شیردل،بابک بیات،منوچهر چشم آذر،ناصر چشم آذر،حسن شماعی زاده،فرید زلاند،وارطان آوانسیان،منوچهر سخایی و….