درباره کتاب :
داستان این رمان در ایالت کارولینای شمالی میگذرد. جایی که شایعاتی در مورد «دختر مرداب» بر سر زبانهاست. وقتی در اواخر سال ۱۹۶۹ جسد چیس اندروز برازنده و خوش قیافه در آن کشف میشود، افرادی محلی فورا به کیا کلارک معروف به دختر مرداب شک میکنند. اما کیا کسی که آنها میپندارند نیست. او دختری حساس و باهوش است که سالها در مردابی که آن را خانه مینامد، زنده مانده؛ میان مرغان دریایی، دوستانی پیدا کرده و روی ماسههای ساحل درسهایی فرا گرفته است. سپس، زمانی میرسد که او میخواهد دریچه قلبش را به سوی انسانی باز کند و آن وقت است که برای او اتفاقاتی غیر منتظره روی میدهد....