مقدمه کتاب :
کتاب حاضر نتیجه سفری در نوروز ۱۳۸۸ به کردستان عراق است. طه عبد الله فرج سیکانیان کتاب شازده حمام را به زبان کردی سورانی در سلیمانیه ترجمه و چاپ کرده بود. ایشان ما را برای نوروز به کردستان دعوت کرد. ۱۵ روز از خاطره انگیز ترین ایام زندگی ما در خطه زرخیز اقلیم کردستان گذشت. سفر به سرزمینی سر سبز با آب فراوان و کوههای پر برف. طبیعتی زیبا و تمیز. نه نشانی از تخریب و نه نشانی از آلودگی اقتصادی پویا و در حال شکوفایی که به سرعت به سمت مصرفی شدن پیش می رود. همه این زیبایی ها به خصوص مردمان مهربان و مهمان نواز، مردان غیور و زنان توانمند و فعال این مرزوبوم، تصورات ما را از اقلیم کردستان جلوهای دیگر بخشیدند.
دکتر محمدحسین پاپلی یزدی در این کتاب خاطرات و مصاحبه هایش با افراد مختلف در این سفر را به رشته تحریر در آورده است. او با قلم رسای خود در دها، رنجها و زیبایی های کردستان را به تصویر کشیده است. این کتاب نه تاریخ است، نه مردم شناسی و نه تحقیقات اجتماعی و اقتصادی، بلکه درد و دل مردمان رنج کشیده این سرزمین است. ترسیم صحنه های مبارزات مردم کرد برای آزادی است. نمونه ای از سرگذشت نوع بشر است. مشتی از خروار وضعیت حکومت هایی است که با ددمنشی، به زور اسلحه و با لوله تانک می خواهند توسعه را پیاده کنند.
این کتاب، داستان لبخندها، اشکها، شادمانی ها، امیدها و نگرانی های مردمانی را بازگومی کند که هم فرهنگ، هم دین، همسایه و هم مسئله ما هستند. مردمی که در همه جان مصمم ترین افراد برای به دست آوردن آزادی، استقلال و عدالت هستند. این کتاب داسیاں مردان و زنان مبارز و پیشمرگه ای است که از همه زندگی خود و عزیزانشان برای به دست آوردن آزادی گذشتند. داستان زنان مقاوم و رنج کشیده ای چون شمسه و زبیده است که هیچ گاه پشت مردان شان را خالی نکردند و پا به پای آنان و گاه با درد و رنجی عمیق تر مبارزه کردند. مردمی که انسانیت و مهمان نوازی در رأس امور آنهاست.
باشد که نتایج این سفر چون قطره ای در صدف روابط مردم ایران و اقلیم کردستان نشیند و مرواریدی غلطان شود.