هر چه باداباد سومین رمان استیوتولتز است. پس از جز از کل و ریگ روان، که به ترتیب درباره ی ترس از مرگ و ترس از زندگی بودند، تولتز در هر چه باداباد، با الهام گرفتن از مفهوم رجعت ابدی نیچه، یک دنیای آخر الزمانی ساخته که در آن آدم ها، غرق در حسرت آن چه از کف داده اند، به دام چرخه ی بی پایان مرگ و زندگی افتاده اند و دنبال راه خلاصی می گردند.
کتاب تاملی است بر تولد و زندگی و هر چه در فاصله ی این دو اتفاق می افتد. او دنیای پس از مرگی می آفریند که بیشتر سوال طرح می کند تا پاسخ سوالات را بدهد. هر چه باداباد رمانی است پرکشش، خلاقانه و، مانند دو رمان قبلی نویسنده، بی اندازه تفکر برانگیز.