سخن انجمن
اتیسم نوعی اختلال رشدی است. علایم این اختلال تا قبل از 3 سالگی بروز میکند و علت اصلی آن ناشناخته است. این اختلال در پسران شایعتر از دختران است. وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی و سطح تحصیلات والدین نقشی در بروز اتیسم ندارد.
اتیسم بر رشد طبیعی مغز در حیطه تعاملات اجتماعی و مهارتهای ارتباطی تاثیر میگذارد. کودکان و بزرگسالان اتیستیک، در ارتباطات کلامی و غیرکلامی، تعاملات اجتماعی و فعالیتهای مربوط به بازی، مشکل دارند. این اختلال، ارتباط با دیگران و دنیای خارج را برای آنان دشوار میسازد. در این افراد حرکات تکراری، پاسخهای غیرمعمول به افراد، دلبستگی به اشیا و یا مقاومت در مقابل تغییر نیز دیده میشود و ممکن است در حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، بساوایی، بویایی و چشایی) نیز حساسیتهای غیرمعمول دیده شود.
انجمن اتیسم ایران اولین تشکیل غیردولتی، غیرانتفاعی، آموزشی، پژوهشی، حمایتی و توانبخشی ویژه طیف اختلالات اتیسم در ایران می باشد که در سال 1392 با هدف ارتقای کیفیت زندگی افراد دارای اتیسم و خانواده هایشان توسط جمعی از متخصصان، کارشناسان، علاقمندان و اولیا این کودکان با مجوز رسمی از وزارت کشور بهشماره ثبت 33242 و اخذ مجوز از سازمان بهزیستی تاسیس شده است.
واحد آموزش، پژوهش و توانبخشی انجمن اتیسم ایران با هدف ارتقا سطح دانش و آگاهی جامعه، توانمندسازی والدین، افزایش مهارت و استقلال افراد طیف اتیسم از فروردین ماه سال 1393 آغاز بهکار کرده است.
این واحد با برگزاری کارگاه برای والدین و کارشناسان، برگزاری کلاسهای مختلف فردی و گروهی برای کودکان و بزرگسالان طیف اتیسم، تولید پمفلت، کتابچه و فیلمهای علمی، شرکت در کنگرهها و همایشهای داخلی و خارجی، حمایت از محققین، مشاوره بهمراکز دولتی و خصوصی در جهت ایجاد بستر مناسب فرهنگی و ساختاری برای تلفیق افراد دارای اتیسم در جامعه در مسیر تحقق اهدافش گام برمیدارد.
از دیگر اهداف این واحد، ترجمه و تالیف کتابهای دانشگاهی، عملی و کاربردی در زمینهی اتیسم است. واحد آموزش، پژوهش و توانبخشی انجمن، از کلیه مترجمان، متخصصان و علاقهمندان به این حوزه دعوت به همکاری میکند.
فهرست
مقدمه مترجم
همه ما دوران کودکی خود را بهخاطر داریم. زمانیکه رها از دغدغهها و غوطهور در دنیای زیبای کودکی بازی میکردیم؛ خستگیناپذیر، بیوقفه و جدی. گویی مهمترین کاری بود که باید انجام میدادیم و از طریق آن مهارتهای لازم را برای زندگی کسب میکردیم. کودکان هنگام بازی رشد میکنند، تجربه میکنند و یاد میگیرند. بازی از طرفی انرژیهای مازاد فرد را تخلیه میکند و از طرف دیگر با دادن حس خوب، انرژی میبخشد.کودکان در خواستههای خود بسیار جدی هستند. همواره با خود فکر میکنم که اگر انسانها انگیزه و جدیت خود را از زمان کودکی به بزرگسالی منتقل کنند، چهقدر میتوانند خود را بهحداکثر قابلیتهای خود نزدیک کنند. در این میان، نقش ما بهعنوان افراد بزرگسال در فراهم آوردن محیطی مناسب برای بازی و تجربه کودکان بسیار اهمیت دارد.
در تمام سالهایی که با کودکان و برای کودکان کار کردهام، هرگز ابزاری قدرتمندتر از بازی نیافتهام. بهکارگیری بازی در آموزش کودکان، کارآمدترین روش برای رسیدن به اهداف مورد نظر است؛ زیرا آنها اغلب برای حضور در موقعیت بازی حضور داوطلبانه دارند.
اهمیت و ضرورت بازی همیشه، از گذشته تا حال چنان بوده که در حوزهی درمان نیز وارد شده و "بازیدرمانی" بهعنوان یکی از راههای موثر برای درمان اختلالات رفتاری و رشدی در کودکان بهشمار میرود.
یکی از عواملی که در سالهای اخیر توجه مرا بهسمت کودکان طیف اتیسم و آسپرگر جلب کرده، این واقعیت است که در صورت تشخیص زودهنگام و بهموقع، میتوان با تدابیر و انجام فعالیتهایی علایم آنرا بهبود بخشید و این کودکان را بهشرایط طبیعی زندگی نزدیک کرد. حتی در مواردیکه تشخیص در سنین بزرگتر اتفاق افتاده نیز انجام بازیها و فعالیتهای متناسب با سطح مهارت آنها قطعا بینتیجه نخواهد بود.
تمایل من بهفعالیت در این حوزه موجب آشنایی با انجمن اتیسم ایران گردید.طی جلساتی که با سرکار خانم غفاری مسئول این انجمن داشتم، ابتدا ترجمه چند مقاله و سپس ترجمه این کتاب بهمن پیشنهاد شد. پس از مطالعه کتاب و با توجه به تجاربی که سالها در زمینه بازی کسب کردهام، دریافتم که بازیهای معرفی شده در این کتاب بسیار کاربردی و قابلاجرا هستند.امیدوارم بهکارگیری فعالیتهای این کتاب برای شما خوانندهی گرامی راهگشا باشد.
در اینجا لازم میدانم از سرکار خانم دکتر سپیده جولایی که با مهر فراوان دانش و تجربه ارزشمند خود را در زمینه کار با کودکان طیف اتیسم و آسپرگر در اختیار من گذاشتند و در حین ترجمه این کتاب به پرسشهای من پاسخ میدادند، سپاسگزاری کنم.
سپاس بعدی من از همسر عزیزم آقای غلامرضا جعفری ممتاز است که همواره پشتیبانی و همراهی او انگیزهبخش کارهای من است.
کتاب حاضر، حاصل تجارب نویسنده کتاب خانم "تارا دلانی" است که سالها بهعنوان کاردرمانگر بازیها و فعالیتهایی را با کودکان طیف اتیسم، آسپرگر و اختلالات پردازش سیستم عصبی انجام داده و نتایج قابلتوجهی بهدست آورده است.
در ارتباط با فعالیتهای این کتاب لازم میدانم نکاتی را ذکر کنم که توجه به آنها را ضروری میدانم:
- بهخاطر داشته باشید که بههنگام اجرای بازیها، شما میتوانید سطح بازی را با توجه به سطح مهارت کودک تغییر دهید. حتی شاید لازم باشد بخشی از بازی را حذف کنید یا بخشی به آن اضافه کنید. همواره به نشانهها و حالتهای کودک توجه داشته باشید و اگر میبینید کودک برای انجام بازی آمادگی لازم را ندارد، او را مجبور نکنید زیرا در آن صورت اثربخش نخواهد بود. حتی شاید لازم شود بدون حضور مستقیم او فعالیت را با شخص دیگری انجام دهید و او فقط نظارهگر باشد تا بعدا به شما ملحق شود.
- در ترجمه بازیها سعی کردهام بردن و باختن را از انتهای بازیها حذف کنم (تعداد انگشتشماری از بازیها برنده یا بازنده داشتند). زیرا معتقدم کودک باید از بازی لذت ببرد بدون اینکه نگران شکست باشد. این حذف لطمهای به اصل بازی و اهداف آن نزده است. مثلا در جاییکه عنوانشده "برنده شخصی است که همه کارتهایش تمام شده باشد"، من عنوان کردهام "بازی هنگامی تمام میشود کارتهای یکی از شرکتکنندگان تمام شود" و مانند آن.
- بازیهایی که در این کتاب معرفی شدهاند، همگی در جلسات کاردرمانی اجرا گردیدهاند و برای رشد مهارتهای کودکان طیف اتیسم، آسپرگر و اختلالات پردازش سیستم عصبی بسیار موثرند. ولی این بدان معنا نیست که این بازیها و فعالیتها مختص گروه خاصی از کودکان هستند، بلکه آنها را میتوان برای رشد مهارتهای سایر کودکان نیز بهکار برد.
- در بخش پایانی کتاب (10 بازی آخر) بازیهایی معرفی شدهاند که نیاز به اسباببازیهای مخصوص دارند که با نامهای تجاری خود عرضه میشوند. من عناوین این بازیها را با نام اسباببازیهای مربوط بههر کدام مشخص کردهام که قابل تهیه از فروشگاههای اسباببازی میباشند. نویسنده دلایل معرفی این بازیها را در فصل پایانی توضیح داده است. علاوهبر توضیحی که برای هر بازی ذکر شده، شما میتوانید از برگه راهنما که در داخل هر بسته وجود دارد استفاده نمایید و یا روش عملی اجرای آنها را در یوتیوپ ببینید. کافی است نام بازیها را در قسمت جستوجوی یوتیوپ تایپ کنید.
- در پایان برای تمام مراقبین کودک، اعم از والدین و مربیان و کاردرمانگران، آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم بهزودی، حاصل تجارب تکتک فعالان این حوزه، تدوین و مستند گردد تا علاوهبر آثار ترجمه شده، منابعی دست اول پدید آید. به امید روزی که حاصل تلاش این عزیزان به رشتهتحریر درآید، بهگونهای که به زبانهای دیگر ترجمه و مورد استفاده کشورهای دیگر قرار گیرد.
نرگس محمودی – بهمن 1394- تفلیس، گرجستان
مقدمه نویسنده
تقریبا پنج، شش ساله بودم که برای اولینبار بهقدرت بازی پی بردم. مادرم از دنیا رفته بود و من احساس سرگشتگی میکردم. پدرم زوج سن و سالدارتری نسبت بهخود را برای مراقبت از من و خواهرم بعد از ساعات مدرسه پیدا کرد تا بتواند سرکار برود. آن زوج بهجز ما از کودکان دیگری نیز مراقبت میکردند که یکی از آنها دختری هم سن و سال من بود. او دچار اختلال در رشد بود و نمیتوانست بهخوبی صحبت کند. او همیشه در ایستگاهی که من از اتوبوس مدرسه پیاده میشدم منتظر آمدن من میماند. بهیاد دارم که مشتاق دیدار او بودم، بدون اینکه بدانم به او چه بگویم یا چهکار کنم.
یکروز وقتی از اتوبوس پیاده شدم، دیدم توپی در دست دارد. او توپ را بهسمت من انداخت و توپ بر روی زمین افتاد. کتابهایم را روی چمن گذاشتم، توپ را برداشتم و بهسوی او انداختم. خندید و دستانش را بهسمت جلو حرکت داد تا توپ را بگیرد. توپ به روی زمین افتاد. توپ را برداشت و دوباره بهسمت من پرتاب کرد. من توپ را گرفتم و به او لبخند زدم. تمایل او به درگیر کردن من در این بازی، مسیری را در کودکی برای من پدیدار ساخت.
سالهای بعد هنگامیکه من یک کاردرمانگر شدم، به "شلیا" و قدرت تاثیر شرکت در یک بازی ساده (گرفتن توپ در هوا) در زندگی خود فکر میکردم. تا زمانیکه کار حرفهای خود را شروع نکرده بودم نمیدانستم این ماجرا چه تاثیری در زندگی او نیز داشته است.
در اوایل زندگی حرفهای برای تکمیل تحصیلات خود به دانشگاه Wisconsinدر مرکز Waisman رفتم تا در دوره آموزشی مدیریت و رهبری شرکت کنم. بهعنوان بخشی از آن برنامه، کار با خانوادهای که یک کودک با مشکلات سیستم عصبی داشت، بهمن سپرده شد. قرار نبود فقط بهعنوان یک درمانگر در ارتباط با این خانواده باشم، بلکه باید بهعنوان عضو دیگری از خانواده با آنان همراه میشدم. لحظهبهلحظه در کنارشان بودم، با آنها غذا میخوردم، پارک میرفتم، میخوابیدم و حتی در برخی موارد پرستار کودک بودم. با بودن در کنار این پسر کوچک و خانوادهاش، میتوانستم ببینم که چگونه پردازش حسی و مشکلات ارتباطی زندگی او را درگیر کرده و چگونه چیزهایی که برای کودکان دیگر جذاب و سرگرمکننده بود، باعث ترس و اجتناب او میشد. همچنین بهطور مستقیم مشاهده کردم که چگونه والدینش با بهکارگیری فنون استفاده از حواس، او را با افرادیکه در زندگی با آنها سروکار دارند، مواجه میکردند. دریافت من از این دو خاطره، قدرت بازی در آموزش، رشد و ارتباط کودکان با جهانشان است.
هرقدر از تاثیر بازیهای فیزیکی تعاملی در یادگیری مهارتهای اساسی مورد نیاز در جهان واقعی و اجتماعی کودکان و قابلیتهای شناختی آنان بگویم کم گفتهام. ماهیت پویای بازی با برقراری ارتباط بین مغز و بدن، رشد سیستم عصبی را تسریع میبخشد. بهعلاوه، طبق تجربه شخصی من و نتایج تحقیقات انجامگرفته، هیچ جایگزینی برای بازی در بهبود کیفیت یادگیری در سطح سیستم عصبی، زبان و مفاهیم اجتماعی و شناختی وجود ندارد. در حین بازی، این فرصت برای کودکان فراهم میشود تا با کمک اعضای بدن خود، اشیاء پیرامون را دستکاری کنند. این کار تنها روش درک دنیای فیزیکی و فضایی جهان کودک است. بازی، بهسبب ماهیت تعاملیاش میتواند زمینهی بسیار مناسبی را برای یادگیری مفاهیم زبانآموزی و تقویت مهارت درک متقابل برای کودک فراهم کند.
در طی دو دهه گذشته،بهعنوان کاردرمانگر کودکان، با کودکانی که دچار مشکلات سیستم عصبی بودهاند کار کردهام. هنگام کار با این کودکان، هدف نخست من کسب مهارتهای جدید در حوزههای حسی، حرکتی، اجتماعی و علمی بوده است. من سالها پیش دریافتم که انگیزه کودک برای شرکت در یک فعالیت، یکی از مهمترین عوامل تعیین موفقیت آن فعالیت است. تعامل موفق، نخستین گام یادگیری است. بازیها و فعالیتها را با این ایده طراحی کردهام که همراه با تمرکز بر مهارتهای مشخص، لحظات لذتبخش و شاد برای کودکان ایجاد شود. در طی سالها، بازیهای فراوانی را تدوین کردهام که در این کتاب آمده است.
فعالیتها و بازیهای این کتاب مبتنی بر یک مدل رشد بهنام " کتابخانه مغز" سازماندهی شده است. من این مدل را برای نشان دادن اهمیت تجارب اولیه کودکان در موفقیتهای علمی و اجتماعی آتیه آنان به والدین و مربیان ایجاد کردهام. تجارب اولیه زندگی ما موجب شناخت، رشد و اصلاح مهارتهایی میگردد که مغز و بدن ما در تمام طول حیات خویش به آنها نیاز خواهد داشت. در مدل "کتابخانه مغز" هرکدام از تجارب ما از دوره جنینی به بعد، به یک کتاب تشبیه شده است.
در سالهای نخستین زندگی، بیشتر تجارب ما حسی – حرکتی هستند. این تجارب کتابهایی را تشکیل میدهند که پایه و اساس کتابخانه مغز ماست. کتابهای این کتابخانه به سه بخش اصلی طبقهبندی شدهاند. بخش بنیادی، بخش مهارتهای یکپارچه و بخش تواناییها. قفسههای بخش بنیادین این کتابخانه حواس اصلی ما را در خود جای میدهند. حس تعادل و حرکت، حس عمقی، حس لامسه، حس بینایی، حس شنوایی، حس چشایی و حس بویایی. طبقه مهارتهای یکپارچه، شامل مهارتهایی است که ما بهعنوان یک انسان برای تعامل موفقیتآمیز به آنها نیاز داریم؛ مانند توانایی طراحی و برنامهریزی برای حرکت، که کل طبقه را پر میکند؛ مهارتهای روزانه زندگی؛ رفتار و ارتباط. بخش تواناییها شامل عوامل کلیدی موفقیت در دنیای امروز است؛ هوش اجتماعی و هوش شناختی. مغز کودک شما در حین رشد در وضعیت ثابتی از جمعآوری، ذخیرهسازی و بازیابی اطلاعات است. هنگامیکه کودک شما با یک فعالیت تازه مواجه میشود؛ اطلاعات ذخیرهشده بهعنوان منابع اطلاعاتی در حوزه آن موضوع عمل میکنند تا او برای مسیریابی در وضعیت فعلی خود، چارچوبهای مناسب را ایجاد کند. این فرایند جمعآوری، طبقهبندی و ذخیرهسازی اطلاعات جدید در کتابخانه مغز،بهعنوان منابع اطلاعاتی، یادگیریهای بعدی کودک را پایهریزی میکند.
در حین مطالعه این کتاب، بهخاطر داشته باشید که فعالیتهای آن بهمنظور دستیابی به این سه هدف بهصورت همزمان طراحیشدهاند: نخست، توجه به سیستم حسی و تقویت آن، دوم معرفی مفاهیم یادگیری و سوم برانگیختن کودک شما در بهکارگیری زبان در وجوه مختلف زندگی است. پردازش اطلاعات در کودکان مبتلا به مشکلات سیستم عصبی مانند اختلالات طیف اتیسم، سندرم آسپرگر و اختلالات حسی بهگونهای است که مانع میشود درصدد تجربههایی برآیند که آنها را بهسمت کشف خودشان و محیط فیزیکی اطرافشان هدایت میکند. به اعتقاد من، همهی ما بهعنوان والدین، مربیان و درمانگران باید آنها را جذب فعالیتهایی کنیم که در کتابهای کتابخانه مغزشان ثبت و ذخیره شود تا برای موفقیتهای آتی آنان مورد استفاده قرار گیرد.
کتاب 101 بازی و فعالیت برای کودکان طیف اتیسم، سندرم آسپرگر و اختلالات حسی، حاوی بازیها و فعالیتهایی است با راهبرد موثر اثباتشده، که کودکان را بهدرک مفهوم یک داستان و نمایش نمادین آن رهنمود میکند. شما با دادن ابزار مشارکت به کودکان و ایجاد نشاط در یک بازی یا فعالیت، زمینه کار برای ارتقاء مهارت درگیر شدن با دنیای اطرافشان را فراهم میکنید.
نمودار رشد کودکان مبتلا به مشکلات سیستم عصبی، اغلب متناسب با سن آنها پیش نمیرود. هنگام تصمیمگیری برای انتخاب فعالیت مناسب رشد کودک خود، بسیار مهم است که بهخاطر داشته باشید که سطح مهارت کودک شما ممکن است با سن تقویمی او تفاوت داشته باشد. بنابراین هنگام بازی با کودک، دو نکته بسیار مهم را در ذهن خود داشته باشید: نخست اینکه صبوری، امری فراتر از تمام ویژگیهای مثبتی است که شما میتوانید در این امر داشته باشید. دوم اینکه اگر کودک شما در فهم بازی دچار مشکل است یا ترسهایی دارد که مانع مشارکت کامل او در بازی میشود، بازی را طوری تطبیق دهید که از ترسها کاسته و میزان مشارکت افزایش یابد. بهعنوانمثال اگر بازی بهگونهای است که کودک باید سوار تاب شود و کودک شما میترسد، ارتفاع تاب را کم کنید که او بتواند پاهایش را به زمین برساند و سپس تاب دهید. مهم است بهخاطر داشته باشید که کودک شما ممکن است همهی بخشهای بازی را درک نکند اما در یک قسمت آن موفق باشد. از این نکته استفاده کنید، آن بخش را تقویت کنید تا بهمرور زمان، کودک شما بتواند کل فعالیت را درک کند.