سخن ناشر
کتاب پیشرو، حاوی مشاهدات و معاینات پزشک حاذق روسی است که در خلال دهههای معاصر عصر پهلوی، از مسیر خط آهن شمال ایران به شهرها و ولایات سرکشی کرده، با تمرکز در پایتخت به تدریج به مناطق جنوبی و سواحل خلیج فارس، و همچنین بینالنهرین ورود و خروج داشته است. پزشک مجرب که ظاهرا در پی یافتن "کنه" و بیماریهای موکول بر آن است، و در پی انجام مأموریت پزشکی است که اتّحاد شوروی در توافق با ایران تحصیل کرده، نقش مستشاری طبابت ایفا میکند. ولی فردی تیزبین، چون جامعهشناسی بارز، از ظاهر مناسبات اجتماعی-پزشکی ایرانیان به درون اجتماع انسان ایرانی ورود میکند، و به سنتها، خصال، آداب و به عبارتی، به جامعهشناسی فرهنگی و تاریخی آنان سرک میکشد.
او البته مطابق مأموریت، در تحکیم حضور رژیم جدید همسایه شمالی، یعنی اتحاد شوروی پا میفشرد و همواره از امپریالیستها، بهویژه امریکاییها در ایران انتقاد دارد و شوروی و متخصصان آنها را خدمتگزارتر از دیگران تلقی میکند. آنچه از مسایل اجتماعی ایران در دهههای معاصر بازگو میکند، یادآور سفرنامههایی است که از ادوار جلوتر، یعنی مغول، تیموری، صفوی ، نادری، زندی و قاجاری باقی مانده است. سفرنامههایی که هریک در شرح احوالات اجتماعی ایران در نبود منابع اصیل میتواند گویای بخشهایی از تاریخ و فرهنگ ایران تلقی شود و مانند سفرنامهی شاردن موضوع شناخت هویت و روحیات و ممیزات انسان و اجتماع ایرانی برای غربیان شمرده شود.
البته باید دید تفکیک دیگری از این گونه نوشتجات با گزارشهای سیاسی و دیپلماتیک صورت گیرد؛ بهویژه آنانی که در لباس سفارت و سفارتخانه نظامی و غیره، در قامت جاسوسی جلوه میکردند و از ایران و ایرانی، اخبار متنوع و گزارشهای مفصل به دولت متبوع خود ارایه میدادند، که در این موضوع انگلیسیها، ید طولایی دارند.
با اینهمه، کتاب حاضر، با اینکه از احتمال گزارشدهی مورد مصرف روسها (شوروی) خالی نیست، ولی برای اطلاع از وضع جامعه ایرانی بهویژه از بیماریها و رویکردهای طبابت و پزشکی، به خصوص اطباء جوان و تاریخ پزشکی خالی از لطف نیست.
فهرست
پیشگفتار مولف... 9
پیشگفتار مترجم 11
فصل اول
در ایران از آستارا تا رشت- آستارای قدیمی- دیدار غیرمنتظره- گفت و شنودی با کشاورزان- شکار کنهها- شهر پهلوی (بندر انزلی) 15
فصل دوم
رشت- بیمارستان شوروی- تلگراف- مسیر ما- شیرازی راهنما- طوفان در راه! 25
فصل سوم
رودبارِ مهماندوست- تنگه هزار باد- دیدار با جوجهتیغی- چیستان- عروسی ایرانی- خانه، قلعه- حادثه در روستای آق بابا- سراب . 37
فصل چهارم
قزوین- بازار- معرکهگیرها- ادبیات آمریکایی- حمام زیرزمینی- اطبای بزرگ روستا 49
فصل پنجم
تهران- بیمارستان شوروی- طبیب ایرانی- در سفارت شوروی- کوشک شاهی- گنجینه کتابهای ایران 61
فصل ششم
مبارزه با تیفوس- پل شیطان- سنگ نبشته- بندر شاه- همکاران ما- اطبای روس آماده خدمت 79
فصل هفتم
عبور از دشت کویر- گرمترین منطقه دنیا- علایم وحشتناک- طوفان شن- هیاهوی صحرا و دوستان استالین 91
فصل هشتم
در جاده اصفهان- سرم نجاتبخش- آبانبار- طبیبکی ناشی- اصفهان- منارههای متحرک و تجارت آمریکایی 115
فصل نهم
دزفول- خواننده در چایخانه- تب و لرزِ اسرارآمیز- شوشتر زیرزمینی- کولیها و خرمشهر 131
فصل دهم
در عراق- بصره- وادی بردگان- آداب و رسوم بریتانیایی- مرگ سیاه- در زبیر- رامکننده مار کبرا- دیدار با دوستان و اسبدوانی. 143
فصل یازدهم
سفر به سواحل خلیجفارس- نزد جویندگان مروارید- نیزه ماهی- در رود باستانی دجله- حکومت پشهها- مهمانی نزد اعراب بدوی- قرنطینه انگلیسها- شهر اماره- 175
دانستنیهای جغرافیایی کوتاه درباره ایران و عراق 195
ایران ...............................................................................................................................193
عراق ..............................................................................................................................194
پیشگفتار مولف
اتحاد شوروی برای زحمتکشانِ شرقِ نزدیک، تجسم دوستی بیطمع است. کمکهای پزشکی پر بازده روسیهی شوروی به ایران، نمونهای ارزشمند در این پیوند است.
تلاشهای سختکوشانه و چندین سالهی هیاتهای پزشکی در بیمارستانهای شوروی در تهران، تبریز، رشت و مشهد بر همگان روشن است. بخش زیادی از این سختکوشی علمی را در ایران و عراق گروههای علمی ما و دیگر دانشمندان شهیر شوروی عهدهدار بودند.
در این دو کشور توانستم با اطبای آمریکایی موسوم به «میسیونرها» دیدار کنم. برای بسیاری از این افراد بهشکلی کاملا ویژه وظیفه و تکلیف روشن بود. یکی از این میسیونرهای آمریکایی یکبار در اوج شفافیت و کاملا آشکار به من گفت:
- این همه کرّ و فرّ اطبای شوروی در پیوند با بیماران ایرانی برای من تعجبآور است، مداوای اینها یعنی طولانی کردن زندگی آدمهای مازاد. از منظر فلسفهی عالی این اقدام کاملا غیرعقلانی بهنظر میرسد. هر چه پارسی زودتر بمیرد، برای او بهتر و البته برای تمدنگرایی ما هم مناسبتر است.
میتوانید تصور کنید من چه پاسخی به این گروه از دیوانهها میدادم. گفتنی است مصاحب اتفاقی من اندیشههای غیر انساندوستانه و مخصوص امریکاییها را تصادفی باز نمیگفت. او درصدد ترویج فلسفه رسمی- معاصر امپریالیسم آمریکا بود.
در هنگام تدوین و کار بر روی این کتاب پیوسته سیمای درخشان ی.آ. سِرِگین طبیب متواضع شوروی پیش چشمانم بود که در یکی از این ماموریتهای مبارزه با بیماریهای واگیر در ایران چشم از جهان فرو بست. در همین حال خاطرات مصاحب آمریکایی را مرور میکردم که انساندوستی اطبای روس او را برآشفته بود.
این کتاب را که دربردارنده یادداشتهای سفر به ایران و عراق در یکی از ماموریتهای بیشمار است به دوستان دلاوری تقدیم میکنم که به آنان افتخار میکنم: اطبای شوروی که فداکارانه عملیات مبارزه با بیماریهای واگیر را در ایران و عراق به انجام رساندند.
پیشگفتار مترجم
جهان ایرانی یکی از صورتهای ناشناخته برای مدعیان تمدن جدیدست. بدین لحاظ مسافرت و گزارش از سفر که به ترغیب به سفر و آشناسازی نسبت به وقایع پیشرو میانجامد از وظایف هر مسافری است و این یکی از دلایلی است که سفرنامهها شکل میگیرند.
سفرنامهنویسی در مورد ایران از قرن 17 بهطور مرتب و سامانیافته شروع شده و تا دههی دوم قرن 20 میلادی ادامه داشته است. آغاز شناخت ایران را بین سالهای 1660 و 1670 میلادی میتوان تعیین کرد. این تاریخ به عینه همان دورانی است که انتشار سفرنامهها به اوج خود رسیده و بهطور متوسط در هر ده سال، بیست و پنج اثر در این زمینه نشر یافته است. این دوران با تاریخی که مارتینو بهعنوان مبدا عصر شناخت آسیا برگزید، یعنی سال 1660 و نیز با تاریخ مورد انتخاب پل هرز بهعنوان سرآغاز بحران وجدان اروپاییان یعنی 1670- 1715 میلادی مصادف است و تا دههی دوم قرن 20 میلادی ادامه داشته است.
در سال 1380 و در گیر و دار تعیین موضوع پایاننامه در دوره دکترای دانشگاه شهید بهشتی متن روسی اثر را از مرحومه استاد پُرفروغ، پروفسور منور با گدالووا جزنی گرفتم. ایشان تاکید داشت بر پایه این سفرنامه و دیگر کارهای موجود موضوع تز دکتری را سفرنامههای روسی برگزینم. بنابر دلایلی که از حوصله این نوشتار بیرون است این اتفاق رخ نداد و کتاب ترجمه نشد.
مطالعه و بررسی این اثر با هدف ترجمه، از نیمه دوم سال 1395 آغاز شد و تا اول تابستان 1397 ادامه یافت. این اثر سفرنامه ایران (9 فصل) و عراق (2 فصل) است. پرفسور تالیزین نگارندهی اثر در راس یک هیات پزشکی با هدف کمک در مبارزه با بیماریهای واگیر به ایران آمده است.
تالیزین در مقدمه اثر خود آورده: «این کتاب را که در بردارنده یادداشتهای سفر به ایران و عراق در یکی از ماموریتهای بیشمار است، به دوستان دلاوری تقدیم میکنم که به آنان افتخار دارم: اطبای شوروی که فداکارانه عملیات مبارزه با بیماریهای واگیر را در ایران و عراق به انجام رساندند».
در صفحهی 136 متن روسی پاراگراف سوم، خودِ نویسنده هدف از این مسافرت را «جست و جوی کنهها» آورده است.
در صفحهی نخست متن روسی آمده که تالیزین دو سال سرپرست این هیات بوده، یعنی سفرنامه دورهای دو ساله را در بردارد: 1950 آمدند و 1952 میلادی کتاب چاپ شده است. با این حساب تالیزین در سال 1951 میلادی و در جریان مبارزات برای ملی شدن نفت در ایران و تظاهرات مردمی در میدان بهارستان در تهران بوده است. تالیزین در صفحه 51 متن روسی زیر تصویری از میدان بهارستان توضیح داده که این میدان مرکز تظاهرات مردم است.
سفرنامهها آیینهی تمامنمایی از زندگی و حیات اجتماعی- فرهنگی، سیاسی- اقتصادی یک کشور را از نگاه سفرنامهنویس به تصویر میکشند. آنچه از لابهلای سطور سفرنامه حاصل میشود میتواند در تحلیل اوضاع و احوال آن کشور به پژوهشگران آینده کمک بسیاری کند و کاوشگران را در دسترسی به حقیقت بینقاب یاری رساند.
تاکنون دو سفرنامه به شرح زیر، ترجمه و روانهی بازار نشر گردیده است:
1- سفرنامه لومنیتسکی «ایران و ایرانیان» که بازه زمانی 1900- 1898 میلادی عصر مظفری را در بردارد.
2- سفرنامه پاپوف در قالب اولین هیات سیاسی بلشویکی که پس از انقلاب 1917 میلادی به ایران رسیدند و سیر تحولات بعدی ... . این اثر بازه زمانی 1918 تا 1920میلادی را شامل میشود.
و سومین اثر همین کتاب است که بازه زمانی 1950- 1952 میلادی را در بردارد. بهعبارتی از سال 1900 تا 1952 میلادی سه سفرنامه به روسی و در فاصلهی زمانی تقریبا هر 25 سال تالیف و به فارسی ترجمه شده است.
واکاوی زندگی مردم در شهرها و روستاها، وضعیت بهداشت و درمان و بیماریها در ایران سالهای 1950- 1952 میلادی، بهویژه نقد و بررسی تشکیلات میسیونری در ایران و خدمات ارایه شده که با هدف مبارزه با بیماریها به ایران آمده بودند، از جمله مهمترین اهداف این سفرنامه است.
نویسنده در این اثر رویکردی فرهنگی و انسانشناسانه به ایران دارد: تکریم و تعظیم شاعران و دانشمندان بلند آوازه و احترام به دستاوردهای فکری و معنوی آنان. نه از نوع سفرنامههایی مثل شاردن، جیمز موریه، ادوارد براون و دیگرانی که ایرانیان را فاقد اخلاق، منزلت اجتماعی، میراث فرهنگی، وفاداری و معرفت میدانند و همه را تنبل و سستعنصر میخوانند.
رهآورد اصلی این اثر و این سفر یک نکته علمی بسیار ارزشمند است: گرمترین نقطه زمین در ایران و در کویر لوت است. نه در صحراهای هند یا در بیابانهای آمریکا.
همچون همیشه آنچه مرا به ترجمه این اثر مشتاق نمود نیم نگاهی به اوضاع مرزهای ایران، کشور همسایه و البته خلیجفارس دوست داشتنی و عزیز است که با همین نام زیبا و قشنگ در متن روسی آمده است.
نکته مهم دیگر آنکه تالیزین در 70 سال پیش اشاره دارد که ایران با 15 میلیون جمعیت سرزمینی کم آب است. گویا نویسنده مشکل امروز ایران ما را با 80 و چند میلیون جمعیت، بیآبی و کمآبی پیشبینی کرده بود.
رویارویی با پزشکان آمریکایی و جریان میسیونری در ایران، و نیز سلطه انگلیسیها در عراق و چگونگی مبارزه آنها با بیماریها در سفرنامه دیده میشود.
تالیزین به نقش انگلیس در بدبختی و ناکامی ملت عراق اشاره دارد. همو در فصل 8 و در قالب درگیری «رتیل و ملخ» تصویری از غارتگری و نزاع دو استعمارگر آمریکا و انگلیس برای غارت منابع ملی ایران را ارایه میدهد.
در سراسر متن واژه پارسی را همانطور که در متن روسی آمده، بهکار گرفتم و به تأسی از برخی استادان اسامی اماکن جغرافیایی را عینا آوردم و ترجمه نکردم.
جا دارد از تلاشها و حمایتهای عزیزان دستاندرکار در انتشارات بعثت بهویژه دوست عزیز دکتر کاظم میقانی و تیم همکار و از جناب آقای دکتر جلال شیرزاد در هدایت مطالب علمی نهایت امتنان را مبذول دارم.
امید میرود این خدمت مقبول طبع علاقهمندان به تاریخ، فرهنگ و البته ایرانِ عزیز و قاطبه ایراندوستان قرار گیرد. این مقدمه را با تک بیتی به پایان میبرم:
حصن دین دایم مزین باد از ارباب علم
زانکه نبود جز بدیشان حل و عقدِ مشکلات
ایران سربلند، ایرانی سرافراز
تابستان 1397 تهران