فهرست
1- مقدمه. 7
2- بررسی ابعاد فرهنگی کاربری کودکان پیش دبستان از فناوریهای ارتباطی جدید. 19
2-1- ارتقای فکری و فرهنگی کاربران خردسال. 21
2-2- جذابیتهای کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید. 56
2-3- پایین آمدن سن کاربری از فناوریها 77
2-4- سرگرمی و تفریح. 87
2-5- آموزشهای غیرمستقیم. 114
2-6- کاهش نظارت اولیا بر تهیه و مصرف محصولات فرهنگی فضای مجازی توسط فرزند. 149
2-7- تحولآفرینی در قالبهای جنسیتی موجود در جامعه. 159
2-8- پذیرش مردسالاری الکترونیکی. 208
2-9- القای برخی از مفاهیم فرهنگ فمینیستی به کودکان. 220
2-10- ضعف بسترسازی فرهنگی جهت کاربری از فضای مجازی به شکل بهینه. 234
2-11- جایگزینی تدریجی اینترنت و ماهواره به جای رسانههای داخلی. 250
1- مقدمه
بررسي تاريخچه ارايه فناوريهاي ارتباطي پيشرفته به جامعه دلالت بر آن دارد كه با ارايه هر فناوري ارتباطي جديدي به جامعه موجي از بيمها و اميدها در پي آن پديد آمده است و در حالي كه برخي از مسوولان از تهديد بودن آن ياد كردهاند، افراد ديگري از فرصتهاي فناوري مورد نظر سخن گفتهاند. گفتمان ايدههاي مخالف و موافق فناوريها در غرب، سرانجام به اين راهبرد انجاميده است كه با افزايش و ارتقاي بهرهوري شهروندان از فرصتهاي فناوريهاي ارتباطي پيشرفته، خود به خود عرصه كاربري نامناسب از اين فناوريها تحديد شده، در مجموع شهروندان قادر به استفاده مثبت از اين فناوريها گردند. در راستايانديشه اخير، حتي كشورهايي كه به فيلترينگ اعتقادي ندارند، در صدد «بسترسازي فرهنگي» براي كاربري مثبت و بهينه از فناوريهاي ارتباطي پيشرفته برآمدهاند و در اين راستا به انجام مواردي مانند: توليد ادبيات فاخر براي فضاي مجازي، پاسخ مناسب به برخي از خلاءهاي اجتماعي موجود (نظير تهيه انيمشينهاي جنسي براي كاربران متقاضي اين دست از اطلاعات)، ارتقاي سواد رسانهاي كاربران (تا جايي كه در برخي از كشورهاي غربي، بحث اخير به صورت يكي از مباحث درسي نظام آموزش عمومي درآمده است)، انجام اطلاعرسانيهای لازم به اوليا و كاربران، تهيه ابزارهاي كنترل كننده (تبلت، تلفن همراه، اينترنت و ماهواره) براي اوليا، اعمال نظارت (در اتاقهاي گپ اينترنتي و مانند آن)، تدوين قوانين منع آسيب و ايذاي كاربران فضاي مجازي، تدوين قوانين خاص براي حمايت از کودکان، نوجوانان و جوانان كاربر فضاي مجازي، ايجاد خطوط مستقيم براي تماس اضطراري با مسوولان براي ايجاد محيطي امنتر (در اتاقهاي گپ اينترنتي و مانند آن)، درجهبندي محتواي رسانهاي، تشويق سازمانهاي مدني براي حضور، اعمال نظارت، مداخله و اثرگذاري فعال در فضاي مجازي؛ ايجاد صندوق حمايت از مراكز پژوهش در حوزه رسانههاي نوين جهت ارايه خدمات و به اشتراك نهادن دانش، منابع و امكانات مورد نياز پژوهشگران؛ ايجاد كتابخانه، موزه و محصولات علمي جهت کاربران فضاي مجازي و به كارگيري مؤسسات خصوصي براي ارايه محصولات جهان مجازي با استانداردهاي دولتي به جامعه، دست زدهاند.
علاوه بر بسترسازیهای فرهنگی اخیر، «مدیریت فضای مجازی» و «تدوین قوانین لازم جهت کاربری مناسب از فضای مجازی»، مد نظر مسوولان جوامع مختلف قرار گرفته، کوشیدهاند با اعمال مدیریت مناسب از سویی و تدوین قوانین لازم از سوی دیگر، محیط فضای مجازی را حتی الامکان پاک نگاه دارند. به عنوان مثال، کره جنوبی با الزامی کردن درج کُد ملی افراد برای کاربری از فضای مجازی، با ایجاد امکان رصد رفتار کاربر در فضای مجازی، در عمل جلوی بسیاری از جرایم فضای مجازی را (که ماحصل ناشناس ماندن افراد در این فضا هست) گرفته است.
در سنگاپور افرادی که مایل به کاربری از فضای مجازی هستند، باید با گذراندن دوره خاص این مسأله، گواهی لازم در جهت صلاحیت کاربری از فضای مجازی را اخذ کنند.
در فرانسه و مالزی سقف کاربری روزانه افراد از فضای مجازی 30 دقیقه است و همین طور در امریکا نه تنها کودکان پیش دبستانی و دبستانی مجاز به کاربری از اینترنت نیستند، بلکه خرید گوشی هوشمند توسط اولیا برای فرزندان اخیر جرم محسوب شده، حتی ممکن است به سلب حق حضانت اولیا در مورد فرزندشان برسد.
در بررسی تطبیقی که دشتی و یاتیم (2018)، در سطح کودکان 3- 5 ساله امریکایی (59 نفر) و کویتی (53 نفر) داشتند، نتیجه گرفتند که دسترسی کودکان خردسال کویتی به تلفن همراه و کاربری از آن، به شکل معناداری بیشتر از کودکان امریکایی است.
اما برخلاف تجربه بشري پيشگفته که اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان در برخورد با فرصتها و تهدیدهای فضای مجازی با بسترسازی فرهنگی، تدوین قوانین لازم، مدیریت فضای مجازی و تولید محتوا، در صدد کاهش تهدیدهای فضای مجازی و افزایش فرصتهای آن برآمدهاند، اولياي فرهنگيايران در مواجهه با فناوريهاي ارتباطي پيشرفته، به صرف آن كه امكان كاربري نامناسب از اين فناوريها وجود دارد، به طور عمده با ديده نفي و انكار با اين فناوريها برخورد كردهاند و روند ممنوعيت كاربري از ويديو در اوايل انقلاب، به روند ممنوعيت كاربري از ماهواره و برخي از شبكههاي اجتماعي تلفن همراه انجاميده است، حال آن كه برخلاف تصور اولياي فرهنگي كشور، فناوريها انتخاب نبوده، تحميل هستند و در شرايط اخير بايد براي كاهش آسيب فناوريها و افزايش فرصتهاي آنها، با استفاده از تجربه بشري، دست به بسترسازي فرهنگي براي كاربری كاربران از آن زد.
به بیان دیگر، اگر چه نگارنده بر این مسأله اذعان دارد که گوشیهای هوشمند از بدو نصب برنامههای مختلف روی آنها، پیشاپیش مجوز مرور تمامی اطلاعات صوتی، تصویری و متنی کاربر را از وی گرفته و در عمل تمامی اطلاعات او (و جامعه وی) را به سمت سرویسهای اطلاعاتی غرب تخلیه میکنند، اما همانگونه که از آن یاد شد، باید به این نکته توجه داشت که فناوریهای ارتباطی پیشرفته یک انتخاب نبوده، بلکه یک تحمیل است.
به اعتقاد نگارنده، صرف نفی فناوریهای ارتباطی که از سوی برخی از نظریهپردازان سیاسی ارایه شده و مورد تأکید قرار میگیرد، راهکار مؤثری نیست، همانگونه که به سبب کاهش قابل توجه سرمایه اجتماعی، دل بستن به جایگزین کردن «کامل» شبکههای اطلاع رسانی داخلی، برنامه موفقی نخواهد بود، اما در این میان میتوان با بسترسازیهای فرهنگی لازم، ضمن اطلاع رسانی به کاربران (اعم از کودکان، نوجوانان، جوانان، اولیا و اولیای آموزشی و فرهنگی جامعه) در باب خطرهای بالقوه کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید، آنان را از سویی در جهت به حداقل رساندن آسیبهای فناوریهای ارتباطی جدید و از سوی دیگر به حداکثر رساندن منافع آن یاری رساند.
رویکرد مبتنی بر نفی و انکار فناوری جدید خود به خود امکان بسترسازی فرهنگی جهت فضای مجازی را به میزان زیادی محدود کرده است. مضاف بر این، خلاء قانونهای لازم برای کاربری مناسب از فضای مجازی و برخورد با کاربریهای نامناسب از این فضا، امر مهم دیگری است که در جامعه به وضوح ملاحظه میگردد و با وجود برخی از اقدامهای شورای عالی انقلاب فرهنگی در دهه هشتاد و تشکیل شورای عالی فضای مجازی در سال 1390 و گذشت قریب به 8 ساله از عمر این شورا، ماحصل چندانی در جهت تولید ادبیات فاخر، مدیریت فضای مجازی و تدوین قوانین لازم جهت کاربری بهینه از این فضا، به جامعه ارایه نگردیده است و شورای مزبور در همایشهای سالانه خود، با طرح موضوع دست نیافتنی «دستیابی به اینترنت پاک»، هنوز از مرحله شعار دادن به عمل نرسیده است.
علاوه بر آنچه از آن یاد شد، گره خوردن برخي از خلاءهاي اجتماعي با فضاي مجازي در ايران از سويي و عدم توجه به برخي از فرآيندهاي اجتماعي موجود در جامعه، نظير شكلگيري نوعي از مقاومت منفي در برابر مسوولان و اولياي فرهنگي از سوي مردم، كار را به آنجا كشانده است كه سردرگمي مواجهه مسوولان با فضاي مجازي در كشور نزدیک به ربع قرن (از آغاز بحث ماهواره در سال 1373 در مجلس تا حال حاضر) برسد.
انعكاس مستقيم سردرگمي اولياي فرهنگي نظام در مواجهه با فضاي مجازي را ميتوان مستقيماً در نظام آموزش پیش دبستان و آموزش عمومي كشور و خانوادهها، ملاحظه كرد. به اين معنا كه به سبب علايق گسترده كودكان، نوجوانان و جوانان به پديده نو، جذاب و متنوع فناوريهاي ارتباطي پيشرفته، آنان به شدت متوجه فضاي مجازي گرديدهاند، اما اولياي آموزش پیش دبستان و آموزش و پرورش عمومی کشور با مخالفت با کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید در محیط پیش دبستان و دبستان و دبیرستان، در عمل در برابر فناوريهاي ارتباطي پيشرفته موضع گرفته، همين تخالفورزي، امكان بسترسازي فرهنگي جهت كاربري از فناوريهاي ارتباطي جديد در آموزش پیش دبستان و آموزش عمومي را به میزان بسیار زیادی از مسوولان ذیربط سلب كرده، به جاي فرصتسازي در اين جهت، كار را به فرصتسوزي رسانده است.
سردرگمي كه از آن در ارتباط با مسوولان فرهنگي و آموزشي كودكان، نوجوانان و جوانان از آن ياد شد، به سهم خود در خانوادهها نيز مؤثر واقع آمده، به سردرگمي نسبي آنان انجاميده است. به اين معنا كه در مرتبه نخست اهميت، به دليل مشغله زياد اوليا و در مرتبه بعد، به سبب آشنايياندك آنان با فضاي مجازي و سرانجام به سبب عدم بسترسازي فرهنگي لازم در سطح جامعه درباره فناوريهاي ارتباطي پيشرفته، اولياي كودكان، نوجوانان و جوانان تصوير مناسب و درستي از فضاي مجازي و فراز و فرودهاي آن ندارند، از اين رو اوليا نه تنها در غالب موارد چندين گام عقبتر از فرزندان خود در زمينه فضاي مجازي قرار دارند، بلكه در مواجه با فضاي اخير دچار تشتت هستند تا جايي كه بررسي مواضع اوليا در كاربري فرزندان از فناوريهاي ارتباطي پيشرفته دلالت بر آن دارد كه خطمشي اوليا در اين جهت، گاه تا 180 درجه با يكديگر تفاوت دارد.
نگارنده به همراه دانشجويانش، براي ارايه ترسيمي واقعنگر از پيامدهاي مثبت و منفي کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید و تبعات ستيز اولياي فرهنگي و آموزشي با فناوريهاي اخیر و فضاي مجازي در جامعه، در کنار تهیه چندین مجلد کتاب در زمینه بازیهای ویدیویی- رایانهای، چترومها، تلفن همراه و شبکههای اجتماعی تلفن همراه، در گام بعدی تلاش خویش برای به دست دادن حساسیتهای فضای مجازی با تهيه برخی از مجموعههاي محرمانه برای مسوولان آموزش و پرورش عمومی کشور، نظیر «100 مصاحبه با كودكان پيش دبستان»، «100 مصاحبه با دانشآموزان دبستاني»، «100 مصاحبه با دانشآموزان متوسطه اول» و «100 مصاحبه با دانشآموزان متوسطه دوم»، درباره چگونگی کاربری آنان از فناوریهای ارتباطی پیشرفته، کوشید تا توجه مسوولان اخیر را به مقوله فضای مجازی جلب کند، اما پس از مسکوت ماندن و بایگانی شدن آثار اخیر –که طی سالهای 1394تا 1396 تهیه و به مسوولان ذیربط ارایه گردیده بودند- نگارنده بر آن شد تا مجدداً با مخاطب قرار دادن اولیای کودکان، نوجوانان و جوانان و اطلاعرسانی نسبی به آنان، حساسیتهای فضای مجازی را برای آنان ترسیم کرده، آنان را تشویق به مداخله فعال در امر کاربری فرزندان از فناوریهای ارتباطی پیشرفته و فضای مجازی سازد تا در این رهگذر با مداخله مؤثر اولیا در امر کاربری کودکان، نوجوانان و جوانان از فناوریهای ارتباطی جدید، در عمل تهدیدهای فضای مجازی کاستی گرفته، فرصتهای آن بیش از پیش در دسترس فرزندان آنان قرار گیرد.
روند تهيه اثر حاضر به اين ترتيب بود که نگارنده پس از ارايه برخي از اطلاعات اوليه در مورد فضاي مجازي به دانشجويان دورههاي كارشناسي و تحصيلات تكميلي خويش، و تشريح روش داده بنياد از پژوهش كيفي- كه مبتني بر انجام مصاحبههاي عميق است-، از دانشجويان خود ميخواست تا ضمن مراجعه به مهد کودکها و پیش دبستانها (و در صورت ممانعت اولياي مهد کودکها و پیش دبستانها -كه زیاد هم رخ ميداد-، با مراجعه به پاركها و مراكز عمومي مشابه آن، براي دستيابي به جمعيت مورد نظر براي مصاحبه)، پس از کسب اجازه از اولیای کودکان، مصاحبه عميقي را با دختران و پسران خردسال پیش دبستانی (3-6 ساله) كاربر فناوريهاي ارتباطي جدید انجام دهند.
لازم به ذکر است که مصاحبههاي ارايه شده در اين اثر، متعلق به کودکان پیش دبستانی دختر و پسر در شهرهاي مختلف ايران بوده، کودکان مصاحبه شده نيز به شكل تصادفي (تنها با اين شرط كه كاربر فناوريهاي ارتباطي پيشرفته باشند)، از نمونههای در دسترس انتخاب گرديدهاند
سازمانبندی اولیه پژوهش حاضر شامل بررسی اثرات زیستی، روانشناختی، خانوادگی، تربیتی- اخلاقی، آموزشی، اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی، سیاسی و زیباشناختی کاربری کودکان پیش دبستانی از فناوریهای ارتباطی جدید بود.
آثار اخیر در 11 عنوان مورد نظر تدوین و به دلیل دو جلدی شدن غالب آنها، در مجموع در 21 مجلد کاربری کودکان پیش دبستانی از فناوریهای جدید ارتباطی (تبلت، ایکسباکس، تلفن همراه، ماهواره و رايانه) در ابعاد «زیستی»، «روانشناختی»، «خانوادگی»، «تربیتی- اخلاقی»، «آموزشی»، «اجتماعی»، «فرهنگی»، «اعتقادی»، «اقتصادی»، «سیاسی»، »زیباشناختی» به دست نشر سپرده شدهاند
مضاف بر عنوانهای اخیر، چهار عنوان «چند مصاحبه با کودکان پیش دبستانی کاربر فناوریهای ارتباطی جدید»، «چند مصاحبه با کودکان پیش دبستانی درباره نقش الگوهای عروسکی- کارتونی در تحولات روانی، فرهنگی، اجتماعی و عقیدتی آنان» (در دو جلد)، «بررسی القائات الگوهای عروسکی- کارتونی غربی بر روی کودکان پیش دبستانی» (در دو جلد) و «روانشناسی نسل دهه 90 (بررسی تحولهای روانی، فرهنگی، اجتماعی، عقیدتی، سیاسی، اقتصادی کودکان پیش دبستانی)» (در هشت مجلد) نیز برای تکمیل مباحث فوق مورد توجه قرار گرفتند تا در مجموع شناخت جامعتری از فراز و فرودهای کاربری از فناوریهای ارتباطی پیشرفته توسط کودکان پیش دبستانی و به تبع آن، تحولات گسترده بین نسلی در آنان را در جامعه معاصر به دست داده باشند
مقدمه حاضر با معرفی عنوانهای مورد بحث در آثار 11گانه مورد اشاره و همکاران پژوهش به انجام میرسد.
در کتاب «بررسی تبعات زیستی کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید» عنوانهای زیر مورد بحث قرار گرفتهاند:
کمک به کودکان دارای نیازهای ویژه، ارتقای مهارتهای حرکتی و بینایی، ناراحتیهای چشمی و ضعف بینایی، سردرد و سرگیجه، دردهای عضلانی و اسکلتی، کاهش فعالیتهای جسمانی و چاق شدن، اختلالهای تغذیهای، آسیبهای ناشی از کژکاربری از تلفن همراه یا تقلید از اعمال قهرمانهای کارتونی، پیشبینی بلوغ زودرس، تبعات زیستی ناشی از پرتوهای یونیزان و نایونیزان، تغییر ساختار مغز و سایر تبعات زیستی.
در کتاب «بررسی اثرات روانی (روانشناختی) کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید» عنوانهای زیر مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند:
گسترش تواناییهای فردی کودک، تحقق یادگیری و آموزش فعال، تربیت خلاق کودکان، تربیت کارآفرین کودکان، افزایش اعتماد به نفس کودک، کاهش اعتماد به نفس و پذیرش تصویر منفی از خویش، احساس حقارت مضاعف، ارضای هیجانجویی کودک، حل هیجانمدار مسایل، پرخاشگری، ایجاد عرصهای برای تخلیه روانی در فضای مجازی، سوق دادن کودک به سمت دنیای خیال، خودشیفتگی، تحقق عشق بچهگانه- بزرگسال، برخورد عصبی، ترس، اضطراب، افسردگی، اختلالهای خواب، روان بیاشتهایی، شب ادراری، ابتلا به تیک، احساس بدشکلی بدنی، ورود زودهنگام به عرصه هرزهنگاری، پیشبینی بلوغزودرس، کودک آزاری، وابستگی و اعتیاد به تبلت، پیاسفور و تلفن همراه، آسیبهای بزرگ شدن در فضای مجازی، تهدید بهداشت روانی کودکان و سایر تبعات روانشناختی.
در کتاب «بررسی اثرات خانوادگی کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید» عنوانهای زیر مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند:
ضرورت والدگری الکترونیک، افزایش اطلاعات عمومی فرزندان، ارتقای دانش فرزندان در جریان بازیهای آموزشی، بهداشتی و هنری، سوادآموزی نسبی کودکان، ارتقای خلاقیت و کارآفرینی فرزندان، نقش آموزشی و مراقبتی خواهر و برادران خانواده نسبت به هم، اثرات زیستی کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید در کودکان، همراهی خانواده با القائات الگوهای عروسکی- کارتونی، استفاده از فناوریها به مثابه پرستار الکترونیک فرزندان، یاری جستن از فناوریها برای سرپوش نهادن بر مشکلات خانواده، تربیت کودکان جزم اندیش (کودکانی با هویت زود بسته شده)، کاهش نظارت اولیا بر تهیه و مصرف محصولات فرهنگی فضای مجازی توسط فرزند، یادگیری مشاهدهای کژکاربری اولیاء (یا خواهر و برادرها) از فضای مجازی، تحقق نسل فرزندسالار، اخذ دیدهای کلیشهای در جریان کاربری از بازیهای دیجیتال و کارتونها و فیلمها، پر رنگ شدن نقش دوست جنس مخالف از اوان کودکی، استقبال از دید فردگرایی (غربی)، کم رنگ شدن نسبی اهمیت خانواده برای کودک، افشای اطلاعات محرمانه خانواده، تردید در اندیشه دیگرپیروی از اولیا، زیر سوال رفتن تدریجی اولیا در برابر کودک، یافتن دید تحقیرآمیز نسبت به اولیا، منفی جلوهگر شدن والدگری در نزد کودک، منفی جلوهگر شدن تشکیل خانواده در اندیشه کودک، ایجاد تعارضها و درگیری های خانوادگی (بین اولیا، اولیا و فرزندان، فرزندان با هم)، کودک آزاری دیجیتال برخی از اولیا، مخفیکاری و دور زدن اولیا توسط کودک، تعمیق شکاف بین نسلی و سایر موارد خانوادگی.
در کتاب «بررسی اثرات تربیتی- اخلاقی کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید» عنوانهای زیر مورد توجه قرار گرفتهاند:
اخلاق در دوران کودکی، بسترسازی برای جهتگیری آتی اخلاقی کودکان، بسترسازی برای شکلگیری نگاه زیست محیطی کودکان، بسترسازی جهت شکلگیری سبک زندگی کودکان، القای هدف از زندگی به کودکان، وقوع تحولهای جهانی در ارزشهای اخلاقی، تحولهای ناشی از کاربری از فناوریهای جدید، پررنگ شدن نقش دوست جنس مخالف از اوان کودکی، تحولهای جامعهپذیری کودکان پیش دبستانی، تحولهای گروه همسالان کودکان پیش دبستانی، تحول نوعدوستی کودکان پیش دبستانی، تحولهای حل مسأله در کودکان پیش دبستانی، آسیبهای بزرگ شدن در فضای مجازی، آسیب خوردن از کژکاربری اولیا (و خواهر و برادرها) از فضای مجازی و سایر موارد تربیتی- اخلاقی.
در کتاب «بررسی اثرات آموزشی کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید» عنوانهای زیر مورد بحث قرار گرفتهاند:
تحقق یادگیری و آموزش فعال، پایین آمدن سن کاربری از فناوریها، ارتقای آموزشی افراد خاص، کاربری تخصصی از فناوریهای پیشرفته، برانگیختن کنجکاوی علمی کودکان، افزایش اطلاعات عمومی کودکان، افزایش اطلاعات کودکان در زمینههای مورد علاقه آنان، بازیهای آموزشی، آموزش دینی کاربران، آموزش هنری کاربران، آموزش مسایل زیستی و زیست محیطی به کاربران، بازیهای خلاق و علمی، تربیت کارآفرین کودکان، سوادآموزی نسبی، آموزشهای غیرمستقیم، اتلاف وقت، ایجاد مهدهای پنهان در بطن مهدهای رسمی و سایر موارد آموزشی.
در کتاب «بررسی اثرات اجتماعی کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید» عنوانهای زیر مورد توجه قرار گرفتهاند:
اطلاع رسانی و گسترش ارتباطهای اجتماعی، اثرپذیری عمیق از الگوهای مطرح شده در بازیها و کارتونها؛ حمایتهای اطلاعاتی، آموزشی، ابزاری، فنی، حفاظتی، مشاورهای و روانی کودکان از یکدیگر؛ فشار هنجاری گروه و افزایش اثرپذیری از دوستان، برقراری رابطه با جنس مخالف، طرح دوستان مجازی، تحول در روند جامعهپذیری کودکان، عضویت در گروهها و کانالهای شبکههای اجتماعی، کاهش تعاملهای اجتماعی کودکان، بسترسازی جهت تحولات هویتی آتی کودکان، احساس حقارت ملّی، تعمیق گسست نسلی، تحول ارزشی نسل دهه 90، استقبال از سبک زندگی لذّتمدار، تشویق رفتارهای هنجارشکن و بزهکارانه و سایر تبعات اجتماعی.
در کتاب «بررسی اثرات فرهنگی (و زیست محیطی) کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید» عنوانهای زیر مورد بحث قرار گرفتهاند:
ارتقای فکری و فرهنگی کاربران خردسال، جذابیتهای کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید، پایین آمدن سن کاربری از فناوریها، سرگرمی و تفریح، آموزشهای غیرمستقیم، کاهش نظارت اولیا بر تهیه و مصرف محصولات فرهنگی فضای مجازی توسط فرزند، تحولآفرینی در قالبهای جنسیتی موجود در جامعه، پذیرش مردسالاری الکترونیکی، القای برخی از مفاهیم فرهنگ فمینیستی به کودکان، ضعف بسترسازی فرهنگی در داخل جهت کاربری از فضای مجازی به شکل بهینه، جایگزینی تدریجی اینترنت و ماهواره به جای رسانههای داخلی، پذیرش تولیدهای فرهنگی کاربران، جایگزینی نسبی فعالیتهای فرهنگی سنتی با فعالیتهای فرهنگی جدید، بریدگی از فرهنگ خودی و استقبال از فرهنگی پرخشونت، شهوی و بیمسوولیت، تحولات الگویابی کودکان و سایر ابعاد فرهنگی.
در کتاب «بررسی اثرات عقیدتی کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید» عنوانهای زیر مورد بحث قرار گرفتهاند:
نابسامانی نسبی آموزش دینی کودکان پیش دبستان در جامعه، دیگرپیروی اخلاقی و عقیدتی کودکان خردسال، نقش اندک معنویتگرایی در فضای مجازی، مواجهه کودک با مدعیان (بیدین) دینداری، نقش پررنگ لذّت و شهوتگرایی در فضای مجازی، آموزشهای غیررسمی، کاهش حساسیت نسبت به اوامر و نواهی اخلاقی و دینی، تلاش در جهت زمینی کردن مفاهیم آسمانی، طرح خرافی دین و ایجاد تردید در اندیشه الهی، ایجاد تعارضهای دینی، آشنا شدن با برخی از جریانهای انحرافی، بسترسازیهای اولیه برای نفی دین، طرح الگوها به مثابه منجی و جابهجایی قدرت خدا با وسیلهها و ابزارهای مطرح شده.
در کتاب «بررسی اثرات اقتصادی کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید» عنوانهای زیر در قسمت اثرات اقتصادی کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید، مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند:
آموزش رفتارهای اقتصادی، تشویق کارآفرینی کودکان، ارایه آموزشهای اولیه در زمینه معرفی برخی از حرفهها به کودکان، طرح امکان کاربری اقتصادی از فضای مجازی برای کودکان، آموزشهای غیررسمی، سوق دادن کودکان به سمت مصرفگرایی هر چه بیشتر، فشار دوستان در جهت مصرف هر چه بیشتر کالاهای تبلیغ شده در فضای مجازی، تحولآفرینی در سبک زندگی کودکان، جهتبخشی حرفهای نامناسب به کودکان، نهادینه کردن برخی از قالبهای کلیشهای اقتصاد سرمایهداری در ذهن کودکان، ایجاد سرخوردگی در کودکان اقشار اقتصادی متوسط و ضعیف جامعه، احساس حقارت مضاعف و سوءاستفادههای اقتصادی از کودکان کاربر بازیهای دیجیتالی، کارتونها و پویانماییها.
در کتاب «بررسی اثرات سیاسی کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید» عنوانهای زیر در قسمت اثرات سیاسی کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید، مورد بررسی قرار گرفتهاند:
دیگرپیروی سیاسی کودک از اولیا، تأثیرپذیری کودک از القائات سیاسی رسانههای داخلی از طریق بازیها، تأثیرپذیری کودک از القائات سیاسی رسانههای غربی از طریق بازیها، آموزشهای غیررسمی ، کم رنگ شدن و حذف فرهنگ گفتمان در جریان بازیهای دیجیتالی، نهادینه کردن حل پرخاشگرانه مسایل، پذیرش اصل هدف وسیله را توجیه میکند، ستایش ابر شرّ (در برابر ابر انسان)، افزایش نقد اجتماعی کودکان، كاهش عِرق ملي و تردید یافتن نسبت به نظام در گذر کاربری از بازیهای دیجیتال، کارتونها و پویانماییها، احساس حقارت ملی، یافتن نگاه مثبت به غرب (خاصه امریکا) در جریان بازیها، کارتونها و پویانماییها، پذیرش خضوع در برابر قدرت، طرح ابزار به مثابه منشاء قدرت و سایر تبعات سیاسی.
در کتاب «بررسی آثار زیباشناختی کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید» عنوانهای زیر مورد توجه قرار گرفتهاند:
مسأله جذابیت از گذشته تاریخ تا حال حاضر، مروری بر نظریهپردازیها و پژوهشهای عرصه جذابیت فیزیکی، نگاه دین به مقوله جذابیت: از جذابیت فیزیکی به جذابیت معنوی، دامن زدن به علایق هنری کودک، عمده کردن جذابیت بدنی در چشم و دل کودکان، استقبال از آرایش کردن و کاهش سن آن، تشویق روحیه مدگرایی و کاهش سن آن، دادن جهت شهوی به علایق زیباشناختی کودکان، استقبال برخی از کودکان از جراحی زیبایی، عمده کردن معیارهای زیبایی غرب در چشم و دل کودکان، ایجاد احساس سرخوردگی، احساس بدشکلی بدنی در کودکان، از زیباشناختی تا سیاست: بسترسازی جهت مثبت شدن دید کودکان به غرب.
اثر حاضر شامل دو جلد است. جلد نخست حاوی مقدمه تا عنوان «پذیرش تولیدهای فرهنگی کاربران» است. جلد دوم کتاب حاوی ادامه مباحث باقیمانده است. کتاب حاضر، جلد نخست این مجموعه به شمار میآید.
کتاب حاضر با طرح عنوانهای: ارتقای فکری و فرهنگی کاربران خردسال، جذابیتهای کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید، پایین آمدن سن کاربری از فناوریها، سرگرمی و تفریح، آموزشهای غیرمستقیم، کاهش نظارت اولیا بر تهیه و مصرف محصولات فرهنگی فضای مجازی توسط فرزند، تحولآفرینی در قالبهای جنسیتی موجود در جامعه، پذیرش مردسالاری الکترونیکی، القای برخی از مفاهیم فرهنگ فمینیستی به کودکان، ضعف بسترسازی فرهنگی در داخل جهت کاربری از فضای مجازی به شکل بهینه، جایگزینی تدریجی اینترنت و ماهواره به جای رسانههای داخلی، پذیرش تولیدهای فرهنگی کاربران، جایگزینی نسبی فعالیتهای فرهنگی سنتی با فعالیتهای فرهنگی جدید، بریدگی از فرهنگ خودی و استقبال از فرهنگی پرخشونت، شهوی و بیمسوولیت ، تحولات الگویابی کودکان و سایر ابعاد فرهنگی؛ به بررسی اثرات فرهنگی کاربری از فناوریهای ارتباطی پیشرفته پرداخته، با ارایه برخی از یافتههای میدانی و مباحث نظری به انجام رسیده است.
1. درباره روش پژوهش حاضر باید بیان داشت که در این تحقیق، روش پژوهش، روش کیفی بوده است.
گاهي پژوهشگران حوزههاي انساني با مسألهها و پرسشهايي رو به رو ميشوند كه امكان پاسخگويي آنها با كمك روشهاي معمول پژوهش ميسر نيست. معمولاً در اين پرسشها مؤلفهها و مفاهيمي وجود دارد كه نميتوان به راحتي آنها را تعريف كرد، يا سابقهاي از موارد مشابه آنها در متون قبلي وجود ندارد و بر اين اساس نميتوان فرضيهاي تدوين كرد و در نتيجه نميتوان به آزمون فرضيه پرداخت. پژوهش كيفي براي پاسخ به شرايط اخير، مناسبترين گزينه است.
اجراي پژوهش كيفي فرآيندي غيرخطي است و قسمتهاي مختلف آن بيش از آن كه در پي يكديگر قرار گيرند، در كنار هم قرار ميگيرند. به تعبير ديگر، در پژوهش كيفي همزمان با گردآوري دادهها تحليل نيز آغاز ميشود و اين فرآيند تا زماني ادامه مييابد كه پژوهشگر به نقطه اشباع برسد. منظور از نقطه اشباع زماني است كه ميتوان از كيفيت و كفايت (بسندگي) دادههاي گردآوري شده براي رسيدن به تحليلي دقيق اطمينان يافت.
رويكرد پژوهش کیفی در اين پژوهش روش دادهبنياد بود. روش دادهبنياد، روش مناسبي براي پژوهش در حوزههايي است كه دانش اندكي درباره آنها در دسترس است.
نظريهپردازان نظريه دادهبنياد، سعي برآن دارد كه دركي از فرايندهاي مرتبط با موضوعهاي بنيادي به وجود آورند. در همه پژوهشهاي كيفي محقق بايد يافتههاي خود را كه بيشتر جنبه تفسيري دارند، بدون تكيه بر روشهاي آماري، به نحو متقاعد كنندهاي گزارش كنند.
معمولاً کتابهای روش تحقیق کیفی در مورد حجم نمونه مورد بررسی ارقام 8، 12 و یا 20 مصاحبه کیفی عمیق را در مورد مسأله مورد بررسی پیشنهاد کردهاند که به زعم پژوهشگر، این ارقام به چند دلیل در ایران درست جواب نمیدهد.
دلیل نخست را میتوان در تفاوت روند جامعهپذیری در غرب و در ایران خلاصه کرد، به این معنا که به نظر میرسد روند جامعهپذیری در ایران، روندی دشوار و بعضاً متناقض است، در حالی که در غرب چنین نیست. به عنوان مثال، آنچه خانه، مدرسه و جامعه (به عنوان مهمترین نهادهای جامعهپذیر کننده) در ایران به کودک یا جوان القا میکنند، خطمشیهایی متفاوت است. به تعبیر دیگر، در ایران اولیا از فرزند میخواهند، وی تنها به فکر بیرون کشیدن گلیم خویش از آب باشد، اولیای آموزشی در مدرسه به دانشآموز مستقیم و غیرمستقیم القا میکنند که وی باید ایثار، جهاد و شهادت را در دستور کار خود داشته باشد و سرانجام همین فرد در جامعه شاهد آن است که بسیاری از افراد با هم در زمینه رانتخواری و با یکدیگر مسابقه نهادهاند، از این رو روند جامعهپذیری در ایران با دشواری و تنگنا پیش رفته و محقق میگردد، در حالی که نهادهای خانه، مدرسه و جامعه (به عنوان مهمترین نهادهای جامعهپذیر کننده) در غرب، در غالب موارد به گونهای یکدست و هماهنگ عمل میکنند.
دلیل بعدی احتیاط در افزایش حجم نمونه در پژوهشهای کیفی در ایران را باید در عدم حمایت مالی بسیاری از پژوهشها در ایران دید. به این معنا که به فرض در غرب، پژوهشگر خود را موظف میداند در برابر گرفتن وقت مصاحبهشونده، با پرداخت وجهی، قدردانی لازم را از همکاری و صرف وقت فرد مصاحبه شده انجام دهد، در حالی که این امکان در ایران، در غالب موارد میسر نیست و همین مسأله سبب میشود، مصاحبهشوندگان به ویژه در پژوهشهای کیفی که مستلزم صرف وقت کافی است، حاضر به صرف وقت مناسب نشده، مصاحبه خود را زودتر از حد لازم به پایان برسانند. ترس سیاسی پاسخ دهندگان در محیط ایران –که البته در این پژوهش چندان مطرح نبود- و بیحوصلگی، عدم تمرکز و پاسخهای بعضاً متعارض پاسخ دهندگان –که در پاسخدهندگان خردسال این پژوهش بسیار عیان بود- از دیگر مشکلات پژوهش کیفی به شمار میروند.
مسایل اخیر سبب میشود، پژوهشگران ایرانی برای وقوف کامل به پدیده کیفی مورد نظر، آمار مصاحبههای عمیق خویش را افزایش دهند، همانگونه که در پژوهش حاضر، تعداد مصاحبههای مورد نظر برای گردآوری دادههای تحقیق 100 مورد مصاحبه عمیق در نظر گرفته شده است.
لازم به ذکر است که مصاحبههاي ارايه شده در اين اثر، متعلق به کودکان پیش دبستانی دختر و پسر در شهرهاي مختلف ايران بوده، کودکان مصاحبه شده نيز به شكل تصادفي (تنها با اين شرط كه كاربر فناوريهاي ارتباطي پيشرفته باشند)، از نمونههای در دسترس انتخاب گرديدهاند.
جهت گردآوری دادههای پژوهش، پس از آموزش ویژگیهای روانشناختی کودکان پیش دبستانی به دانشجویان و ارایه مهمترین یافتههای پژوهشی موجود در مورد «چگونگی کاربری دانشآموزان دبستانی از شبکههای اجتماعی تلفن همراه» (منطقی، 1395، الف)، از همکاران پژوهش درخواست شد تا ضمن بررسی صحّت و سقم یافتههای پیشین، اگر به دادههای جدیدی برخورد کردند، به احصای این دادهها نیز بپردازند.
روایی مدل نظری ارایه شده از طریق انطباق یا عدم انطباق یافتههای پژوهش با پژوهش پیشین، ارزیابی متخصصان مربوطه و پژوهشهای مشابه یا تکرار پژوهش حاضر در زمانی دیگر، بررسی خواهد شد.
لازم به ذکر است که در عنوانهای 11 گانه مورد اشاره، مقدمه و مؤخره کتاب (به جز قسمت جمعبندی مباحث) حاوی اطلاعات یکسانی است. علت این امر آن بوده است که در اکثریت قریب به اتفاق موارد، اولیا دارای علایق متفاوتی بوده، ممکن است به مطالعه یک یا چند عنوان، از عناوین تهیه شده بسنده کنند که این مسأله نگارنده را بر آن داشت تا به تکرار مقدمه و مؤخره در مجلدهای اخیر بپردازد. هر چند معرفی مباحث سایر کتابها که در مقدمه آثار پیشگفته آمده است، در عمل تلاشی برای ارایه تصویری جامعنگر درباره کودکان پیشدبستانی است. تکرار معدودی از موارد در متن مجلدهای 11 گانه نیز به سبب وجه اشتراک موارد اخیر بین عنوانهای ارایه شده هستند.
درباره عنوان «روانشناسی نسل دهه 90» لازم به یادآوری است، این اثر که در تلاش برای ارایه ترسیمی جامعهشناختی از تحولات بین نسلی کودکان پیش دبستانی بوده، بیانگر تحولات فوقالعاده شدید مناسبات نسلی در جامعه است، بعضاً برگرفته از عناوین 11 گانه کاربری کودکان پیش دبستانی از فناوریهای جدید ارتباطی (تبلت، ایکسباکس، تلفن همراه، ماهواره و رايانه) در ابعاد مختلف هستند که این عنوان نه برای اولیا، بلکه برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی، پژوهشگران انسانی و اجتماعی جامعه، اولیای فرهنگی و برنامهریزان اجتماعی در نظر گرفته شده است و اولیای کودکان پیش دبستانی نیاز چندانی به مراجعه بدان ندارند.
مشابه آن چه از آن درباره کودکان پیش دبستانی از آن یاد شد، با قدری تفاوت، عیناً در سطح کودکان و نوجوانان «دبستانی» و نوجوانان و جوانان «متوسطه اول و دوم دبیرستان» در دست تألیف است که انشالله طی دو و چهار سال آینده ارایه خواهند شد.