فهرست
مقدمه ....................................................................................... 6
گفتوگوی عاشقانه................ ...................................................... 8
شهر معرفت .............................................................................. 22
آموزش و آمرزش خداوند ............................................................... 35
اینجا وادی عشق است .................................................................. 42
ماهی قرمز ................................................................................ 66
نوع دید .................................................................................... 63
دلبستگی ................................................................................. 65
گره ......................................................................................... 66
برگزیدهای از اشعار عارفان و شعرای گذشته در این باب .............................. 21
مقدمه
با نام و یاد و سپاس خداوند کریم و رحیم و بزرگ که به این حقیر توفیق آغاز این کتاب را داده است و انشاءالله تا پایان کتاب هم مرا یاری مینماید. مطمئنا این ضربالمثل را که عطار هفت شهر عشق را گشته است و ما اندر خم یک کوچهایم را بارها از زبان دیگران شنیدهاید و یا خود به زبان آوردهاید، ولی آیا تاکنون اندیشیدهاید که هفت شهر عشق کجاست و چگونه عطار توانسته بود برود ولی ما نتوانستهایم و در خم یک کوچه ماندهایم. اصلا این شهرها چگونه جایی است، در کجا قرار دارد و شهردار آن کیست؟ انشاءالله با مطالعه این کتاب دربهای معنوی خداوند بر روی قلبهای پاک شما گشوده شده و از آنجا که هدف اصلی انسانها رسیدن به کمال است، همه عزیزان را در راه رسیدن به کمال یاری نمایید که البته یاری و کمککننده اصلی خداوند بزرگ و منان است. همه ما و آنچه در این عالم هست همه مخلوق خداوند هستیم، بنابراین ما در اینجا نیستیم که دیگران را بشناسیم و یا خود را به دیگران بشناسانیم، بلکه همه آمدهایم تا خداوند قادر و توانا را بشناسیم، پس چرا در این امر کوتاهی کنیم. بهقول حافظ شیراز قومی به جدوجهد نهادند وصل دوست/ قومی دگر حواله به تقدیر میکنند/ فیالجمله « و از آنجا که خداوند بزرگ » اعتماد مکن بر ثبات دهر/ این کارخانهایست که تغییر میکنند با خلق و آفرینش چنین عالم منظم و زیبا و پهناور که بههر نقطه از آن بنگریم بهوجود و قدرت و علم و آگاهی او پی میبریم، در شناسایی خود به ما چیزی کم نگذاشته و نهایت هدایت و راهنمایی را بهسمت خود داشته و دارد که او بهترین راهنماست. حال این سوال مطرح میشود که با داشتن چنین پروردگاری چرا ما باید در حق بندگی و اطاعتمان از او کمکاری کنیم که باعث شرمندگی ما در مقابل خداوند گردد. بلکه ما باید نهایت اطاعت و بندگی را در برابر آفریدگار یکتا داشته باشیم، چرا که یک خواسته درونی همیشه ما را موظف میکند