سخن ناشر
این روزها در دوران همهگیری کرونا، محدودیتهای اجتماعی و فاصلهای که ویروس کرونا ما را مجبور به رعایت آن کرده، عملاً رفتار اجتماعی ما انسانها را تغییر داده است.
راحتی و سادگی آموزش غیرحضوری، یادگیری مهارتها و انجام تکالیف آموزشی در خانه و سرعت ارتباطات اجتماعی، اهمیت کاربری فناوریهای جدید و فضای مجازی را چند برابر کرده است.
به کارگیری این روشهای کارآمد، ارزان و سازنده توانسته است خطر تعطیلی و رکود مراکز آموزشی را به خلق فرصتهای نوینی در آموزش اینترنتی و ارتباطات مؤثر آموزگاران، دانشآموزان و والدین تبدیل کند.
دکتر منطقی در 5 مقاله پژوهشی خود در این کتاب با تشریح افقهای جدیدی که همهگیری کرونا به روی فضای آموزش عمومی کشور گشوده، با رویکردی علمی به ضرورت بازاندیشی روشهای موجود پرداخته و راهکارهای عملی مناسبی برای توسعه و ارتقاء نظام آموزش عمومی کشور ارایه کرده است.
موسسه انتشارات بعثت امیدوار است با چاپ آثار پژوهشی بهروز و هدفمند زمینهی شناخت روشهای خلاق و کارآمد آموزش را در فضا و امکانات ارتباطی جدید جامعه برای مخاطبان علاقهمند فراهم کند و بتواند گامی کوچک جهت رشد و توسعه نظام آموزش عمومی بردارد.
فهرست
مقدمه . 7
1- آشتی با کاربری از فناوریهای ارتباطی پیشرفته در نظام آموزش عمومی کشور 13
2- تحقق فعالیت پرورشی آموزش خلاقیت با اتکا بر فضای مجازی............................................ 65
3 - برنامه کاربری فرهنگی از فضای مجازی برای دانشآموزان و معلمان آموزش و پرورش 93
4-گامی بهسوی تحقق نوآوریهای آموزشی در نظام آموزش عمومی کشور 129
5- تعدیل مقاومتها در برابر نوآوریهای آموزشی در نظام آموزش عمومی کشور 173
مقدمه
بررسي تاريخچه ارايه فناوريهاي ارتباطي پيشرفته به جامعه دلالت بر آن دارد كه با ارايه هر فناوري ارتباطي جديدي به جامعه موجي از بيمها و اميدها در پي آن پديد آمده است و در حالي كه برخي از مسوولان از تهديد بودن آن ياد كردهاند، افراد ديگري از فرصتهاي فناوري مورد نظر سخن گفتهاند. گفتمان ايدههاي مخالف و موافق فناوريها در غرب، سرانجام به اين راهبرد انجاميده است كه با افزايش و ارتقاي بهرهوري شهروندان از فرصتهاي فناوريهاي ارتباطي پيشرفته، خود به خود عرصه كاربري نامناسب از اين فناوريها تحديد شده، در مجموع شهروندان قادر به استفاده مثبت از اين فناوريها گردند. در راستايانديشه اخير، حتي كشورهايي كه به فيلترينگ اعتقادي ندارند، در صدد «بسترسازي فرهنگي» براي كاربري مثبت و بهينه از فناوريهاي ارتباطي پيشرفته برآمدهاند و در اين راستا به انجام مواردي مانند: توليد ادبيات فاخر براي فضاي مجازي، پاسخ مناسب به برخي از خلاءهاي اجتماعي موجود (نظير تهيه انيمشينهاي جنسي براي كاربران متقاضي اين دست از اطلاعات)، ارتقاي سواد رسانهاي كاربران (تا جايي كه در برخي از كشورهاي غربي، بحث اخير به صورت يكي از مباحث درسي نظام آموزش عمومي درآمده است)، انجام اطلاعرسانيهای لازم به اوليا و كاربران، تهيه ابزارهاي كنترل كننده (تبلت، تلفن همراه، اينترنت و ماهواره) براي اوليا، اعمال نظارت (در اتاقهاي گپ اينترنتي و مانند آن)، تدوين قوانين منع آسيب و ايذاي كاربران فضاي مجازي، تدوين قوانين خاص براي حمايت از کودکان، نوجوانان و جوانان كاربر فضاي مجازي، ايجاد خطوط مستقيم براي تماس اضطراري با مسوولان براي ايجاد محيطي امنتر (در اتاقهاي گپ اينترنتي و مانند آن)، درجهبندي محتواي رسانهاي، تشويق سازمانهاي مدني براي حضور، اعمال نظارت، مداخله و اثرگذاري فعال در فضاي مجازي؛ ايجاد صندوق حمايت از مراكز پژوهش در حوزه رسانههاي نوين جهت ارايه خدمات و به اشتراك نهادن دانش، منابع و امكانات مورد نياز پژوهشگران؛ ايجاد كتابخانه، موزه و محصولات علمي جهت کاربران فضاي مجازي و به كارگيري مؤسسات خصوصي براي ارايه محصولات جهان مجازي با استاندارهاي دولتي به جامعه، دست زدهاند.
علاوه بر بسترسازیهای فرهنگی اخیر، «مدیریت فضای مجازی» و «تدوین قوانین لازم جهت کاربری مناسب از فضای مجازی»، مد نظر مسوولان جوامع مختلف قرار گرفته، کوشیدهاند با اعمال مدیریت مناسب از سویی و تدوین قوانین لازم از سوی دیگر، محیط فضای مجازی را حتی الامکان پاک نگاه دارند. به عنوان مثال، کره جنوبی با الزامی کردن درج کُد ملی افراد برای کاربری از فضای مجازی، با ایجاد امکان رصد رفتار کاربر در فضای مجازی، در عمل جلوی بسیاری از جرایم فضای مجازی را (که ماحصل ناشناس ماندن افراد در این فضا هست) گرفته است.
در سنگاپور افرادی که مایل به کاربری از فضای مجازی هستند، باید با گذراندن دوره خاص این مسأله، گواهی لازم در جهت صلاحیت کاربری از فضای مجازی را اخذ کنند.
در فرانسه و مالزی سقف کاربری روزانه افراد از فضای مجازی 30 دقیقه است و همین طور در امریکا نه تنها کودکان پیش دبستانی و دبستانی مجاز به کاربری از اینترنت نیستند، بلکه خرید گوشی هوشمند توسط اولیا برای فرزندان اخیر جرم محسوب شده، حتی ممکن است به سلب حق حضانت اولیا در مورد فرزندشان برسد.
اما برخلاف تجربه بشري پيشگفته که اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان در برخورد با فرصتها و تهدیدهای فضای مجازی با بسترسازی فرهنگی، تدوین قوانین لازم، مدیریت فضای مجازی و تولید محتوا، در صدد کاهش تهدیدهای فضای مجازی و افزایش فرصتهای آن برآمدهاند، اولياي فرهنگيايران در مواجهه با فناوريهاي ارتباطي پيشرفته، به صرف آن كه امكان كاربري نامناسب از اين فناوريها وجود دارد، به طور عمده با ديده نفي و انكار با اين فناوريها برخورد كردهاند و روند ممنوعيت كاربري از ويديو در اوايل انقلاب، به روند ممنوعيت كاربري از ماهواره و برخي از شبكههاي اجتماعي تلفن همراه انجاميده است، حال آن كه برخلاف تصور اولياي فرهنگي كشور، فناوريها انتخاب نبوده، تحميل هستند و در شرايط اخير بايد براي كاهش آسيب فناوريها و افزايش فرصتهاي آنها، با استفاده از تجربه بشري، دست به بسترسازي فرهنگي براي كاربر كاربران از آن زد.
به بیان دیگر، اگر چه نگارنده بر این مسأله اذعان دارد که گوشیهای هوشمند از بدو نصب برنامههای مختلف روی آنها، پیشاپیش مجوز مرور تمامی اطلاعات صوتی، تصویری و متنی کاربر را از وی گرفته و در عمل تمامی اطلاعات او (و جامعه وی) را به سمت سرویسهای اطلاعاتی غرب تخلیه میکنند، اما همانگونه که از آن یاد شد، باید به این نکته توجه داشت که فناوریهای ارتباطی پیشرفته یک انتخاب نبوده، بلکه یک تحمیل است.
به اعتقاد نگارنده، اولاً صرف نفی فناوریهای ارتباطی در شرایط اجتماعی حاضر جامعه که از سوی برخی از نظریهپردازان جناح به اصطلاح اصولگرا ارایه شده و مورد تأکید قرار میگیرد، راهکار مؤثری نیست و ثانیاً دل بستن به جایگزین کردن «کامل» شبکههای اطلاع رسانی داخلی، با وجود کاهش قابل توجه سرمایه اجتماعی، برنامه موفقی نخواهد بود. اما میتوان با بسترسازی فرهنگی لازم، ضمن اطلاع رسانی به کاربران (اعم از کودکان، نوجوانان، جوانان، اولیا و اولیای آموزشی و فرهنگی جامعه) در باب خطرهای بالقوه کاربری از فناوریهای ارتباطی جدید، آنان را در جریان کاربری از فناوریهای ارتباطی پیشرفته، از سویی در جهت به حداقل رساندن آسیبهای ممکن از سوی دیگر به حداکثر رساندن منافع فناوریهای ارتباطی جدید یاری رساند.
رویکرد مبتنی بر نفی و انکار فناوری جدید خود به خود امکان بسترسازی فرهنگی جهت فضای مجازی را به میزان زیادی محدود کرده است. مضاف بر این، خلاء قانونهای لازم برای کاربری مناسب از فضای مجازی و برخورد با کاربریهای نامناسب از این فضا، امر مهم دیگری است که در جامعه به وضوح ملاحظه میگردد و با وجود برخی از اقدامهای شورای عالی انقلاب فرهنگی در دهه هشتاد و تشکیل شورای عالی فضای مجازی در سال 1390 و گذشت قریب به 8 ساله از عمر این شورا، ماحصل چندانی در جهت تولید ادبیات فاخر، مدیریت فضای مجازی و تدوین قوانین لازم جهت کاربری بهینه از این فضا، به جامعه ارایه نگردیده است و شورای مزبور در همایشهای سالانه خود با طرح موضوع دست نیافتنی «دستیابی به اینترنت پاک»، هنوز از مرحله شعار دادن به عمل نرسیده است.
علاوه بر آنچه از آن یاد شد، گره خوردن برخي از خلاءهاي اجتماعي با فضاي مجازي در ايران از سويي و عدم توجه به برخي از فرآيندهاي اجتماعي موجود در جامعه، نظير شكلگيري نوعي از مقاومت منفي در برابر مسوولان و اولياي فرهنگي از سوي مردم، كار را به آنجا كشانده است كه سردرگمي مواجهه مسوولان با فضاي مجازي در كشور نزدیک به ربع قرن (از آغاز بحث ماهواره در سال 1373 در مجلس تا حال حاضر) برسد.
با سیطره کرونا ویروس در جامعه جهانی و ایران، نظام آموزشی پیش دبستان، عمومی و عالی جامعه در عمل تعطیل شدند و مسوولانی که ورود تلفن همراه را به استناد ممنوعیت ورود اشیای تزئینی به مدارس، ممنوع کرده بودند، در عمل مجبور شدند تا با اتکا به فناوریهای جدید و فضای مجازی، سال تحصیلی نیمه تمام را به اتمام برسانند، از سوی دیگر به دلیل عدم کشف واکسن کرونا ویروس، احتمال تعطیل ماندن مدارس باز هم وجود دارد.
حادثه اخیر در عین تلخی، واجد این نکته مثبت بود که مسوولان فرهنگی و آموزشی عمومی کشور را به سمت باز اندیشی درباره چگونگی برخورد با فناوریهای ارتباطی جدید سوق دهد.
در همین راستا، نگارنده به سهم خود برای تبیین افقهای جدیدی که کرونا ویروس برای آموزش عمومی کشور به همراه داشته است، در صدد برآمد تا به بازشناسی و معرفی برخی از این افقهای جدید بپردازد. ماحصل اقدام اخیر، تهیه 5 مقاله با عناوین زیر شد:
آشتی با کاربری از فناوریهای ارتباطی پیشرفته در نظام آموزش عمومی کشور،
تحقق فعالیت پرورشیِ آموزش خلاقیت با اتکا بر فضای مجازی،
برنامه کاربری فرهنگی از فضای مجازی برای دانشآموزان و معلمان آموزش و پرورش،
گامی به سوی تحقق نوآوریهای آموزشی در نظام آموزش عمومی کشور،
و تعدیل مقاومتها در برابر نوآوریهای آموزشی در نظام آموزش عمومی کشور.
نگارنده در مقاله «آشتی با کاربری از فناوریهای ارتباطی پیشرفته در نظام آموزش عمومی کشور»، به تبيين ضرورت بسترسازي فرهنگي در زمينه كاربري بهينه از فضاي مجازي و همزمان ضرورت بازنگري جدي خط مشيهاي فرهنگي- اجتماعي كلان جامعه، به مثابه تنها راه غلبه بر سردرگمي جامعه در مواجهه با فضاي مجازي در ايران پرداخته است. در مقاله اخیر، نخست با بررسي تجربه بشري در برخورد با فناوريهاي جديد ارتباطي، از تجربه متفاوت ايران در اين زمينه ياد شده است، به اين معنا كه در برابر تلاش انديشمندان بشري براي بستر سازي فرهنگي براي كاهش تهديدها و افزايش فرصتهاي فناوريها، اولياي فرهنگي ايران بدون توجه به مقوله تحميلي بودن فناوريهاي ارتباطي پيشرفته، عمدتاً با رويكرد سلبي با اين فناوريها برخورد كردهاند.
در فراز بعد مقاله با اشاره به تحولهاي گسترده در اقشار جوان ايران به برخي از تصميمگيريهاي نادرست اولياي امور فرهنگي در ارتباط با فضاي مجازي اشاره شده است. در فراز انجامین مقاله، با اشاره به برخی از روشهای بسترسازی فرهنگی که در سطح جهان برای کاهش تهدیدهای و افزایش فرصتهای فناوريهاي ارتباطي پیشرفته تجربه شده است، به مسوولان فرهنگی کشور و در ادامه به اولیای نظام آموزش عمومی کشور پیشنهاد شده است که در عمل به دید مبتنی بر نفی و انکار خویش به فناوريهاي ارتباطي جدید پایان داده، با پذیرش بسترسازی فرهنگی، از تهدید ایجاد شده توسط کرونا ویروس، فرصت بهرهوری بهینه از فناوریهای ارتباطی پیشرفته از فضای مجازی را بسازند.
نگارنده در مقاله «تحقق فعالیت پرورشیِ آموزش خلاقیت با اتکا بر فضای مجازی»، پس از مقدمهای که در ضرورت عطف توجه اساسی به مقوله خلاقیت در نظام آموزش عمومی کشور آورده است، با نفی نظام حافظهمدار، از خلاقیت و حل مسأله به عنوان رویکرد ایدهآل و مطلوب نظام آموزشی یاد کرده است و با توجه به مسأله تعطیلی مدارس در ایام کرونایی، پیشنهاد کرده است، اولیای فرهنگی آموزش و پرورش از این حادثه به عنوان یک فرصت سود جسته، با ادامه کار پرورشی و فرهنگی خویش در فضای مجازی روی دانشآموزان، تلاش کنند تا با اجرای برنامههای علمی– خلاق (که شرح آنها در مقاله آمده است)، دانشآموزان را با حل خلاق مسایل بیش از پیش آشنا کرده، در عمل بستر لازم برای تغییر رویکرد حافظهمدار نظام آموزشی مبتنی بر حافظه به رویکرد و نظام آموزشی مبتنی بر حل خلاق مسایل را فراهم آورند.
نگارنده در مقاله «برنامه کاربری فرهنگی از فضای مجازی برای دانشآموزان و معلمان آموزشوپرورش»، با توجه به برخی از تجربیات خلاق و جهانی، در صدد ارایه دورنمایی از امکان عملهای متعدد نظام آموزش عمومی کشور در جریان کاربری بهینه از فضای مجازی برای پیشبرد اهداف پرورشی و آموزشی برآمده است.
در مقدمه مقاله پس از آن که مروری بر فراز و فرودهای کاربری از فضای مجازی در ایران و نظام آموزشی آن گردیده است، خاطرنشان شده است که برخورد سردرگم مسوولان فرهنگی کشور و به تبع آنان مسوولان و اولیای نظام آموزش عمومی کشور با فضای مجازی، سبب شده است که بیشتر از آنکه منافع کاربری از فضای مجازی متوجه دانشآموزان، معلمان و نظام آموزشی ایران شود، تهدیدهای این فضا متوجه مخاطبان ایرانی شده، نظام آموزشیوپرورشی به میزان زیادی از آن بیبهره بماند.
سیطره یافتن ویروس کرونا در جامعه (و جامعه جهانی)، به نوعی سردمداران نظام و مسوولان نظام آموزش کشور را مجدداً متوجه بازنگری در دید منفی و مبتنی بر نفی آنان نسبت به فضای مجازی کرد و ادامه آموزش دانشآموزان پس از تعطیلی مدارس، با وجود نبود امکانات زیرساختی مناسب، مبتنی بر فضای مجازی پیش رفت، اما به نظر میرسد استفاده اخیر استفاده کامل نبوده، فضای مجازی ظرفیتهای گستردهتری برای تحقق برنامههای فرهنگی و آموزشی آموزش عمومی کشور داشته باشد.
در مقاله اخیر تلاش شده است تا با استفاده از برخی از تجربیات داخلی و خارجی، بعضی از ایدهپردازی فرهنگی در ارتباط با ارتقای کاربری از فضای مجازی صورت پذیرد. به نظر میرسد بسیاری از طرحهای مطرح شده نه تنها بتوانند قسمتی از خلاءهای پرورشی (و آموزشی) موجود آموزش و پرورش در ایام سیطره کرونا را پوشش دهند، بلکه بتوانند در فضای غیرکرونایی جامعه نیز به تحقق و پیشبرد اهداف پرورشی (و آموزشی) وزارت آموزش و پرورش یاری رسانند.
نگارنده در مقاله «گامی به سوی تحقق نوآوریهای آموزشی در نظام آموزش عمومی کشور»، مقوله نوآوریهای آموزشی را مورد توجه قرار داده است. در تعریف نوآوریهای آموزشی میتوان بیان داشت، نوآوریهای آموزشی متضمن تغيير رويكرد سنتي به آموزش فعال و يادگيريِ يادگيري، توجه به نظريهپردازيهاي جديد و پيشرفتهاي علمي تازه، استقبال از بهرهگيري از فناوریهای ارتباطي پيشرفته، عطف توجه به افزايش انگيزه دانشآموزان و پيش گرفتن برخوردهاي نوآورانه و خلاق در سطح كلاس درس و مدرسه و سازمان آموزشی و در نهایت پاسخ مناسب به نيازهاي پيچيده اجتماع است.
نگاهي به تجربيات موجود در سطح جهان بيانگر آن است كه نوآوریهای آموزشی در عرصههای محتواي آموزشي، استفاده از فناوریهای اطلاعاتي، نوآوري در روشهاي آموزشي و تغيير و تحول در مراكز آموزشي تحقق يافتهاند.
در ادامه پس از معرفی برخی از مهمترین نوآوریهای آموزشی، خاطرنشان گردیده است که متأسفانه نوآوریهای اخیر در غالب موارد در نظام آموزش عمومی کشور مورد امعان نظر قرار نگرفتهاند.
مقاله پس از معرفی اجمالی نوآوریهای آموزشی، خاطرنشان ساخته است، اگر چه مسوولان نظام آموزش عمومی کشور در بحران کرونا ویروس کوشیدهاند تنها سال نیمه تمام تحصیلی را به اتمام برسانند، اما نباید فراموش کرد که از تهدید کرونا ویروس و شرایط ایجاد شده میتوان به صورت یک فرصت هم سود برد و بر همین مبنا با برای تحقق و گسترش نوآوریهای آموزشی در سطح مدارس و سازمان نظام آموزشی اقدام کرد و به بسترسازی لازم در این جهت دست زد.
مقاله با ارایه استدلالها و شاهد مثالهای لازم در ارتباط با چگونگی گسترش نوآوریهای آموزشی در دوران سیطره کرونا، به انجام رسیده است.
نگارنده در مقاله «تعدیل مقاومتها در برابر نوآوریهای آموزشی در نظام آموزش عمومی کشور»، پس از تعریف نوآوریهای آموزشی، خاطرنشان ساخته است، نگاهي به تجربيات موجود در سطح جهان بيانگر آن است كه نوآوریهای آموزشی در عرصههای محتواي آموزشي (مانند: طرح موضوعهاي جديد، همچون تفكر فراملي درباره حفظ محيط زيست؛ استفاده از تئاتر، روزنامهنگاري و هنرها در جريان درسها؛ برخورد دادن دانشآموزان در مسايل درسيشان با محيط اجتماعي، برخورد دادن دانشآموزان با موقعيتهاي شغلي و موارد مشابه)، استفاده از فناوریهای اطلاعاتي (نظير: بهرهجويي از بازيهاي رايانهاي، طراحيهاي رايانهاي، آموزشهای مبتني بر شبيهسازي، آموزشهای مجازي، خلق آثار هنري با استفاده از رايانه و موارد مشابه)، نوآوري در روشهاي آموزشي (مانند: تبديل معلمان از يك منبع اطلاعاتي به يك راهنماي تحقيقاتي، طراحي روشهاي آموزشي خاص براي دانشآموزان بزهكار، داراي ناتواناييهاي يادگيري و در معرض شكست تحصيلي و اخراج از مدرسه) و تغيير و تحول در مراكز آموزشي (نظير: مدارس مجازي، كاهش تمركز قدرت و تصميمگيري در سطح مديريت، مراكز آموزشي و گسترش جّو دموكراتيك در محيطهاي آموزشي)، تحقق يافتهاند. اما با وجود جذابیتهای نوآوریهای آموزشی و تحولآفرینیهای قابل توجهی که نوآوریهای آموزشی میتوانند در نظام آموزشی پدید آورده، بر عمق و غنای فراگیری فراگیران بیفزایند، برخی از شواهد میدانی حکایت از آن دارند که در بسیاری از شرایط در برابر عرضه نوآوریهای آموزشی به جامعه، مقاومتهایی در برابر آن پدید آمده است. به این معنا که با وجود تحولآفرینیهای قابل توجهی که نوآوریهای آموزشی میتوانند در نظام آموزشی پدید آورند، اما برخی از دانشآموزان، اولیای دانشآموزان و سرانجام بسياري از اولياي امور آموزشي، به دلیل ناآگاهی و فقدان انعطافپذيري لازم براي انطباق با تحولات سريع نوآوریهای آموزشی، تحقق نوآوریهای مزبور را دشوار ديده، بعضاً با تغيير دید نخست خویش مبنی بر استقبال از نوآوریهای آموزشی، جهتگيري پيشينشان را نفی کرده، بعضاً راه انکار و مقاومت در برابر نوآوریهای آموزشی را در پيش ميگيرند.
با بروز بیماری کرونا ویروس، شرایط خاص اجتماعی سبب شد تا مسوولان نظام آموزش عمومی کشور با تعطیل کردن مدارس، با اتکا به فناوریهای ارتباطی جدید، ادامه سال تحصیلی را به اتمام برسانند و از آنجا که سرانجام کرونا ویروس چندان مشخص نیست، ممکن است سال آتی نیز مدارس به صورت تعطیل باقی بمانند.
مقاله پس از معرفی اجمالی مقاومتهایی که در برابر نوآوریهای آموزشی رخ میدهد، خاطرنشان ساخته است، اگر چه مسوولان نظام آموزش عمومی کشور در بحران کرونا ویروس کوشیدهاند تنها سال نیمه تمام تحصیلی را به اتمام برسانند، اما نباید فراموش کرد که از تهدید کرونا ویروس و شرایط ایجاد شده میتوان به صورت یک فرصت هم سود برد و بر همین مبنا با مقاومتهایی که در برابر تحقق و گسترش نوآوریهای آموزشی در سطح مدارس و سازمان نظام آموزشی صورت میپذیرد، مقابله کرد و به تعدیل آنها پرداخت.
مقاله «تعدیل مقاومتها در برابر نوآوریهای آموزشی در نظام آموزش عمومی کشور»، با ارایه استدلالها و شاهد مثالهای لازم در همین ارتباط به انجام رسیده است.
با توجه به آنچه گذشت، به نظر میرسد مقالات ارایه شده ضمن برشمردن برخی از فرصتهای جدید برای نظام آموزش عمومی کشور، در عمل ضرورت بازاندیشی در مورد فضای مجازی را با رویکردی علمی مورد تأکید قرار داده اند. رویکردی که خلاء آن در جامعه به شدت احساس میشود