پیشگفتار
انقلاب صنعتی چهارم و فناوریهای نوظهوری نظیر اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، رباتیک و تولید افزایشی به ایجاد روشهای تولید جدید و مدلهای کسبوکار جدید منجر شده است که تولید را به شکلی بنیادی دستخوش تغییر سازد. سرعت و اندازه تغییرات تکنولوژی همراه با ظهور و بروز سایر روندها، لایهای از پیچیدگی را به چالشهای کنونی استراتژیهای توسعه خواهد افزود که در عمل بهرهوری و رشد فراگیر را متأثر خواهد ساخت. در این شرایط کشورها باید تصمیم بگیرند که چگونه به این پارادایم جدید تولید واکنش نشان دهند و برای آن برنامهریزی نمایند. این امر مستلزم آن است که کشورها از میزان آمادگی ساختار تولید خود برای تغییرات آینده آگاه باشند. کسبوکارهای دیجیتال را انسانهای توانمند و مسلط به علوم و مهارتهای دیجیتال پیش میبرند. چنین منبع ارزشمندی باید از طریق آموزش و مدیریت دانش تأمین شود و راهکارهایی دیجیتال برای تسهیل فرایند نقشآفرینی آنان پیادهسازی کرد. موضوع ایجاد یک معاونت یا مدیریت با محوریت توسعۀ دیجیتال نیز اکنون در دستور کار بسیاری از شرکتهای پیشرو قرار گرفته است. چنین واحد سازمانی در صورت ایجاد شدن، میتواند نقش برنامهریزی، ایدهپردازی و نظارت بر تمامی تلاشهای سازمان در سفر دیجیتال را بر عهده گیرد. تکنولوژی به چهار شکل، ارزش کسبوکارها را مدیریت میکند: اتصال توسعهیافته، اتوماسیون کارهای دستی، توسعه تصمیمگیری و نوآوری محصول یا خدمات. ابزارهایی مانند تحلیل دادههای بزرگ، اپلیکیشنها، سیستمهای گردش کار و پایگاههای ابری، اغلب توسط سازمانها گزینش و بهکار گرفته میشوند؛ به خصوص در بخشهای فروش و بازاریابی. این امر فرصتهای از دست رفتهای را برای کسب بیشترین مزیت از سرمایهگذاریهای دیجیتال ایجاد میکند.
مجمع جهانی اقتصاد در گزارشی با عنوان «آمادگی برای آینده تولید» به معرفی و توسعۀ شاخصی برای سنجش میزان آمادگی کشورها برای مواجهه با تغییر تکنولوژیکِ عظیم در جریان پرداخته است. این شاخص خود دارای دو بخش شامل ساختار تولید (اندازه و پیچیدگی تولید)، و محرکهای تولید (شامل تکنولوژی و ابداع، سرمایه انسانی، تجارت جهانی و سرمایهگذاری، چارچوب نهادی، منابع پایدار و محیط تقاضا) است. امروزه در عصري زندگي ميكنيم كه بسياري از آموزه هاي سنتي دگرگون شده و در حال تغيير مستمر است. اين تغييرات در حوزۀ سازمان و مديريت بارزتر است و آثار آن در قالب خلاقيت، نوآوري و خلق دانش در جهت بهبود كيفيت زندگي بشر قابل درك است. وجه مميزۀ سازمانها در عصر اطلاعات و ارتباطات، همانا دانش محوري و آفرينش دانش توسط منابع انساني است. امروزه اطلاعات، برگ برندۀ شركتهاي بزرگ تجاري ميباشد. از آنجا كه گردآوري اطلاعات به روش دستي و معمولي براي شركتهاي چندمليتي بزرگ، غيرممکن است، بنابراین آنها به سيستمهاي اطلاعاتي براي پركردن اين خلأ روي آوردهاند. اطلاعات لازمه تصميمگيري است و امروزه پديدهای نظیر انفجار اطلاعات و آلودگي اطلاعات مطرح است كه لازمه استفاده مفيد از اطلاعات در اين آشفته بازار وجود سيستمهاي اطلاعاتي يکپارچه و منسجم براي تنظيم و منظم كردن اطلاعات براي استفاده كاوشگران اطلاعات مي باشد. از طرفي بيش از هشتاد درصد كار روزانه مديران صرف اطلاعات ميشود از جمله دريافت اطلاعات، برقراري ارتباط و استفاده از اطلاعات در طيف وسيعي از امور مختلف. از آنجايي كه اطلاعات مبناي تمام فعاليتهاي يك سازمان است، سيستمهايي بايد وجود داشته باشند كه اطلاعات را توليد و مديريت كنند. هدف چنين سيستمهايي ايجاد تضمين در ارائه اطلاعات صحيح و قابل اطمينان در مواقع مورد نياز و در شکل قابل استفاده است. سیستمهای پشتیبانی از تصمیم در تجزيه و تحليل اطلاعات و انتخاب راه درست براي مديران به صورت مشاور كمك ميكنند، كه خود موجب اخذ تصميم مناسب از سوي مدير ميگردد. اين سيستمها موجب آناليز سريع و دقيق اطلاعات و پيدايش يك سيستم پشتيباني تصميم براي مديران در تمام سطوح ميشود. بالابردن اطلاعات كاربران و بالاخص مديران در زمينۀ استفادۀ مؤثر از سيستمهاي اطلاعاتي مديريت و سيستمهاي تصميميار و تأكيد برآن سيستمها بهعنوان يك ضرورت، موجب برنامهريزيِ شايستهتري در سازمانها ميگردد. همچنين پيشرفت فناوري و دانش، بيش از هر زمان ديگري مديران را نيازمند به دسترسي به دادهها، اطلاعات مربوط به فعاليتهاي درون سازماني و وضعيت فعاليت و دانش نموده است؛ اطلاعات و دانشي كه م توانند ضمن ايجاد امکان تصميمگيريهاي مناسب براي مديران، بهعنوان پشتيبان تصميمات آنها نيز مورد استفاده قرار گيرد. در حقيقت وجود سيستمهاي اطلاعاتي در سازمانها، به لحاظ نوع فعاليت، روشهاي اجرا و اهداف پيچيده آن، نياز به تصميمگيري مؤثر مديريت، جايگاه ويژهاي را به خود اختصاص داده است. چنين سيستمهايي، سيستمهاي اطلاعات نامگذاري شدهاند. مديران ميتوانند با استفاده از اين اطلاعات، چگونگي اثربخشي تصميمات و فعاليتهاي سازماني را كنترل كنند و با برنامهريزي و تصميمهاي بهموقع، بر توانمند كردن سازمان خود بيفزايند.
در آستانۀ قرنی که سیاست جهانی در امر ارتباطات، معطوف به تشویق انتشار آزاد اطلاعات، گسترش دامنۀ اطلاعات و مشارکت نهادن دانش است، تحلیل و بهرهگیری سریع از حجم فزایندۀ اطلاعات و تبدیل آنها به ارزشهای اقتصادی توانمندی کلیدی و ارزشمند به شمار میآید. بنابراین، پیوستگی چرخۀ تبدیلِ ایده به ثروت شامل مراحل مختلفی نظیر کشف قانونمندیهای طبیعی، شکلگیری ایدههای کاربردی بر مبنای مشاهدات علمی یا نیازهای طبیعی ،ارتقای سطح ایده و مرحلۀ فناوری، توسعۀ ایدهها و تبدیل آنها به فرایند یا محصول، تولید رقابتپذیر و اقتصاد و سرانجام ورود به چرخۀ مالی و کسب و کار است. چرخهای که تمامی مراحل آن با تولید اطلاعات و دانش همراه است و دیگر کمتر کسی در عرصۀ بینالمللی بر شروع و تکمیل این چرخه به وسیله یک فرد یا یک بنگاه و یا یک کشور معتقد است. حاصل این همه مراحل، دستاوردهای بشری است که در عرصۀ یک رقابت اخلاقی با رعایت حقوق مادی و معنوی پدیدآورندگان آن قابل انتقال و تداوم است. بر خلاف تصور سنتی، علم و ثروت نه تنها رقیب یکدیگر نیستند بلکه هر دو نمودی از فرایند توسعه به شمار میروند که در بخشی از آن اندیشمندان و در بخشی تجارتکنندگان جلودارند و توسعه و رفاه حاصل تعامل نظاممند تمامی عناصر فعال این چرخه است. بهرهگیری از تجربیات و نظرات افرادی که در کارنامۀ خود آتشبیار هر دو معرکۀ تولید علم و خلق ثروت بودهاند از دیگر نقاط مثبت اثر است. مناسبترین و مؤثرترین جلوۀ اطلاعات آن است که مدیریت را در اتخاذ تصمیم بهتر یاری میدهد. بنابراین، با توجه به پیشرفت روزافزون علم و فناوری، گسترش اطلاعات در سازمانها، پیچیدهتر شدن امور تصمیمگیری و ... یک سازمان همواره به منظور تصمیمگیری سریع و دقیق نیاز به اطلاعات مناسب دارد و این امر میسّر نیست مگر اینکه مدیران با دریافت اطلاعات و پردازش آنها به شناختی از سیستم دست یابند و بر اساس آن گزینههای ممکن را شناسایی و بهترینِ آنها را انتخاب نمایند. ازاینرو، به منظور افزایش در سرعت و پردازش اطلاعات، اتخاذ تصمیمات بهتر، حفاظت اطلاعات محرمانه و ... ایجاد مدیریت استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی در هر سازمان از جمله ضروریات میباشد.
مقدمه
تحول دیجیتال و فناوری نه تنها نقشی مهم در زندگی بشر امروزی ایفا میکند، بلکه باعث تغییر و تحولات زیادی در صنعت و کسبوکار شده است. ظهور تکنولوژیهایی مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا، بلاکچین و شبکههای اجتماعی، زمین و ساکنانش را به شدت متحول کرده است. در دانش مدیریت استراتژیک، محیط به اکوسیستمی گفته میشود که تعدادی از بازیگران مجزا به صورت فردی یا گروهی به صورت یا بنگاها در تعامل و تقابل هستند. بازیگران مختلف در این اکوسیستم، ارتباطات، تعاملات و تقابلات متفاوتی را با سازمان برقرار میکنند. نزدیکترین لایه ارتباط این بازیگران، با سازمان تعامل و تقابل است که زیاد و منظم است و شامل مشتریان، تأمینکنندگان، فراهمآورندگان خدمات و رقبا میشود. هر کدام از آن بازیگران هم در پیرامون خود محیط نزدیک دیگری دارند که بر روی سازمان هم مؤثر خواهند بود و البته درجۀ تأثیرشان خفیفتر است. اما به هر حال بر ارتباط و بنگاه تأثیر گذارند و البته ممکن است هر لحظه به این محدوده بازیگران جدیدی نیز اضافه شود که تازه بر موانع ورود غلبه کردهاند به محدودۀ اکوسیستم وارد شدهاند و طبیعتاً برای دستیابی به انتخاب استراتژیک مناسب باید این بازیگران را به دقت تحلیل کرد تا دریافت که میزان تأثیر آنها بر سازمان چقدر است. گام آخر در استراتژیگذاری بر مبنای تحلیل بازار، شناخت گروههای استراتژیک است که به منظور فهم بهتر و دقیقتر عملکرد رقبا و تنظیم تفصیلی استراتژی سازمان انجام میشود. گروههای استراتژیک، مجموعه شرکتهاییاندکه در بخشی از بازار فعالیت میکنند و از لحاظ ساختار و استراتژی رقابتی با یکدیگر مشابه میباشند. استراتژی تحول دیجیتال از روندهای جهانی است که البته در ایران نیز اخیراً بحثهای زیادی دربارۀ آن شنیده میشود. سازمانها در صدد آن هستند که با ایجاد تحول دیجیتال، مزیت رقابتی ایجاد کنند ( البته اگر خوب طراحی و اجرا شوند). البته در مواردی این تحولات با نیت ایجاد مزیت رقابتی پیاده سازی میشوند، در حالی که مواردی نیز برای بقا و ادامه رقابت لازم خواهند بود. طرحهای “تحول دیجیتال” متعددی با بودجههای هنگفت (اگر هم هنگفت نباشند، در این موقعیت اقتصادی بار سنگینی برای سازمان است) شروع خواهند شد و منابع قابل توجهی از سازمان را درگیر میکنند و به احتمال زیادی شکست خواهد خورد. دلایل این شکستها متعدد است، ولی مطلبی که در اینجا سعی دارم توضیح دهم، دقت در ایجاد سنگ بنای این تحول است. میتوان امیدوار بود اگر مدیران درک درستی از تحول دیجیتال و فلسفه آن داشته باشند، سنگ اول را درست بنا نهند و از کج رفتن این تحولها تا ثریا جلوگیری کنند. تحول استراتژیک دیجیتال عبارت است از تحولی ژرف و عمیق در مدل کسب و کار، فعالیتها، فرایندها و شایستگیها برای بهرهبرداری مؤثر از فرصتهای تکنولوژیهای دیجیتال و تغییرات روند جامعه با نگرش استراتژیک که پارادایمهای ذهنی کنونی و آتی را در بر گیرد. تکنولوژی بخشی بزرگ و جداییناپذیری از زندگی روزمرۀ بشر است که باعث تحولهای شگفتانگیز در علم و پیشرفتهای عظیم در صنعت شده است. یکی از حوزههایی که در دهۀ اخیر دستخوش تغییرات و تحولات زیادی بوده دیجیتال است که نحوۀ تعامل افراد با یکدیگر و اطرافشان را متحول کرده است. رویکرد مدیریت استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی در سازمانها سبب توانایی مدیران در شناخت عوامل مؤثر در دستیابی به اهداف مورد نظر است و اینکه چگونه این عوامل مؤثر برای مشتری ارزش میآفریند. این بصیرت نسبت به عوامل تأثیرگذار در خلق ارزش، قدرت تشخیص ایجاد میکند. بدون این تشخیص، صرف منابع (مادی و غیرمادی) سازمان برای دستیابی به موفقیت بیحاصل خواهد بود. امروزه ، پیشرفتها در هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی راهی برای بنگاههای اقتصادی ایجاد کرده بود تا بهراحتی در میان اطلاعات جستوجو و طبقهبندی کنند و مهمترین دیدگاهها را بیابند تا صنعت همگام با مشتری تغییر کند. پیشبینی میشود تا سال ۲۰۲۲ مدل های کسب وکار حدود ۹۰ درصد از کمپانیهای جهان اطلاعات و آنالیز آنها را ارزشمندترین دارایی شرکت بدانند. شرکتهای زیادی ممکن است در زمینۀ تحول دیجیتال و تکنولوژیهای روز سرمایهگذاری کرده باشند. طبق تحقیقی که توسط گروه دکتر جرج وسترمن از بیش از 400 شرکت موفق در اجرای طرحهای تحول دیجیتال به عمل آمده، این شرکتها در دو حوزه قابلیتهای دیجیتال و قابلیتهای رهبری سرمایهگذاری کردهاند. قابلیتهای دیجیتال به شناسایی فرصتهای پیش روی سازمان در حوزۀ تحول دیجیتال اشاره دارد که باید بر اساس شناخت از بازار، مشتریان و سایر ذینفعان نظیر تأمینکنندگان و … و با هوشمندی و درایت و البته با نوآوری و خلاقیت انتخاب شوند. یک جریان مستمر از ابداعات فناوری اطلاعات از اینترنت تا شبکه بی سیم و تا تلفن دیجیتال و سیستمهای کابلی به طور مستمر دستخوش تبدیل دنیای کسبوکار شدهاند. کشورهای توسعهیافته، همانند ملتهای صنعتی غرب اروپا، موانع محدودی سر راه فعالیتهای بازاریابی ایجاد میکنند. آنها همچنین تسهیلاتی برای ورود به بازارهای بینالمللی ارائه میدهند. معمولاً سیستمهای ارتباطات توزیع و حملونقل کاملاً توسعهیافتهای دارند، ولی عوامل تسهیلگر آنان محدود است. از طرف دیگر در کشورهای توسعهیافته، به رویکرد انعطافپذیری نیاز دارند. از آنجا که آنان تمایل به تنگنظری در امتیازات ملی خود و کمتر توسعهیافته در فراساختار خود دارند؛ با این همه، استعداد فروش آنها کاملاً قطعی است. بنابراین، با توجه به استراتژی ورود به بازار براساس ارزیابی متغیرهای ذیل قابل تدوین میباشند: یک شرکت، وقتی به سوی بازارهای خارجی حرکت میکند، میتواند یکی از سه استراتژی اساسی را دنبال کند. شرکت با توجه به محصول و خط مشی ارتباطی خود، میتواند با اتخاذ همان روش در بازار داخلی، یک «استراتژی توسعهای»را انتخاب نماید. «استراتژی انطباق»، نیاز به برخی تغییرات برای تطابق با نیازهای بازار جدید را دارد. ولی هنگامی که روش کاملاً جدیدی مورد نیاز باشد، شرکت میتواند «استراتژی ابداع»را برگزیند. این ابداعات به کارآفرینان و شرکتهای سنتی خلاق امکان ایجاد محصولات و خدمات جدید، توسعه مدلهای جدید کسبوکار و تبدیل انجام امور روزمره کسبوکار را میدهد. در این فرایند، برخی از کسبوکارهای قدیمی، حتی صنایع از بین میروند در حالیکه کسبوکارهای جدید پدیدار میشوند. لذا، جریان پیوسته نوآوریهای سیستمهای اطلاعاتی و فناوری اطلاعات از اینترنت در جهان کسبوکار در حال تغییر و دگرگونی میباشند. به همین صورت، مدیریت شرکتهای تجاری نیز دستخوش تغییر شده است. به کمک تلفنهای سیار و رایانههای مجهز به شبکههای دیجیتالیِ پرسرعت، فروشندگان از راه دور و در مسیر حرکت تنها چند ثانیه با پرسشها و دیدگاههای مدیران خود فاصله دارند. رشد سیستمهای اطلاعاتی سازمان با دادههای بسیار غنی، بدان معناست که مدیران دیگر مجبور نیستند در فضای سردرگمی حرکت نمایند. این تغییرات به کسب کارهای دیجیتالی تبدیل شده است. که تقریباً کلیۀ فرایندهای کسبوکار و ارتباطات آنها با مشتریان و تأمینکنندگان به صورت دیجیتال صورت میپذیرد؛ به این دلایل، عنوان مدیریت استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی را بر این کتاب برگزیدهایم.
استراتژی کسبوکار الکترونیکی و بنگاههای نوظهور
ساماندهی وبسایتهای تجاری در کشور مؤثرترین گام برای ایجاد فضای کسبوکار الکترونیکی بهخصوص تجارت بنگاه با مشتری خواهد بود؛ به نحوی که مردم در هنگام خرید از طریق اینترنت با اطمینان از اینکه سایتها به تعهدات خود در قبال آنان عمل خواهند کرد و حقوق مصرفکنندگان را به رسمیت میشناسند، اقدام به خرید کنند. بیتردید اجرای سیاستهای مناسب میتواند آثار اقتصادی آن را روزافزون کند. آشکار است که گسترش تجارت الکترونیکی، پیامدهای مهمی برای مصرفکنندگان از قیبل خرید کالا با قیمت کمتر، صرفهجویی زمان و هزینه و رفاه اقتصادی را در پی خواهد داشت. ساماندهی فروشگاههای اینترنتی گام مؤثر برای بهبود فضای تجارت الکترونیکی است. اعتماد و اطمینان به خرید اینترنتی، نقشی برجسته در ترویج تجارت الکترونیکی دارد. یکی از شاخصهای رایج برای سنجش نفوذ تجارت الکترونیکی، سهم تجارت الکترونیکی از GDP است. افرادی بسیاری با درآمد متوسط در تهران سکونت دارند و متوسط سطح سواد نیز بالاست. بنابراین تجمع فروشگاههای اینترنتی در این استان مطابق انتظار است. مطالعات بین کشوری آنکتاد (2019) نشان میدهد که هر چه شاخص تجارت الکترونیکی بنگاه با مشتری (مرکب از ضریب نفوذ کارتهای اعتباری، فروشگاههای اینترنتی و تحویل کالا) بهتر باشد تعداد خریداران برخط(آنلاین) نیز بیشتر خواهد بود. برای رشد تجارت الکترونیکی در ایران، لازم است سیستم تحویل کالا و پرداخت از طریق موبایل بهبود یابد. برای فروش کالاهای فیزیکی، نبود سیستم تحویل کالا، مانع بزرگی برای جذب خریدران برخط و نفوذ تجارت الکترونیکی خواهد بود. ساختار بازار تجارت الکترونیکی در ایران به گونهای است که هیچ فروشگاه اینترنتی نقش مسلط ندارد؛ بلکه ترکیبی از بنگاههای کوچک و متوسط است. به بیان دیگر، تعداد زیادی از فروشگاه اینترنتی در زمینههای مختلف فعالیت دارند.
نظریه استراتژیستها دربارۀ استراتژیها چیست ؟
مایکل پورتر جمله معروفی دارد به این مفهوم که «ماهیت استراتژی انتخاب چیزهایی است که نباید انجام داد». در مقاله «استراتژی چیست؟»میتوانید توضیحات بیشتر پورتر در خصوص مفهوم دقیقی را که وی از این جمله مراد میکند، پیدا کنید، اما عجالتاً این جمله مرا به یاد آن نصیحت کهن میاندازد: سر توفیق انسان «تمرکز» است. این مقوله برای شرکتها و سایر موجودیتهای سازمانی برقرار است. اگر فرد یا سازمانی بتواند به درستی دریابد چه کارهایی را نباید به هیچوجه انجام دهد و بر وسوسۀ انجام آنها نیز غلبه کند آنگاه در مسیری استراتژیک قرار گرفته است. اما واقعیت این است که تنها انسانهای محدودی میتوانند بر وسوسۀ انجام کارهای گوناگون غلبه کنند؛ با نگاهی به دور و بر، جمع بیشماری از انسانهای همهکاره هیچکاره را میبینم که تعدد اهداف دارند و دقیقاً نمیدانند قرار است چه کارهایی را انجام ندهند. به هر کاری ناخنکی میزنند و بعداً پشیمان میشوند و سراغ کار دیگری میروند و وقتی سن و سالی از آنها گذشت باز هم دقیقاً نمیدانند میخواستند چهکاره شوند، و چه کارهایی نباید انجام میدادند. برای شرکتها تعیین اینکه چه چیزهایی را نباید انجام دهند بسیار کار پیچیدهای است، چراکه سازمانها سیستمهای به مراتب پیچیدهتری از انسانها هستند (سلسله مراتب پیچیدگی سیستمهای بولدینگ را به خاطر آورید) اما دستکم وقتی به خودم فکر میکنم میبینم ماجرای انسانها نیز فوقالعاده پیچیده است! واقعاً یک انسان چگونه میتواند به این سؤال پاسخ مناسبی بدهد که چه چیزهایی (کارهایی) را نباید انجام داد؟
ساختار کتاب
در پایان، حوزهای با عنوان تحول یا دگرگونی استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی مطرح میشود که در سطح جهانی، اهمیت روزافزونی یافته است. در دو دهه گذشته، سازمانهای بسیاری بودهاند که اقدام به استفاده از فناوری اطلاعات برای پیشبُرد فعالیت و توسعه کسبوکار خود کردهاند و با وجود استفاده از سیستمها و فناوریهای بهروز و نوین، در نهایت به نتایج بیشماری و موفقیت چشمگیری دست یافتند. این مهم بهدلیل همسویی و بهروزرسانی سیستمها و ایدههای کسبوکار الکترونیکی و تغییر در مدل کاری بنگاهها در استفاده از فناوریهای پیشرفته در کسبوکار خود بوده است. تحول استراتژیک به مفهوم طراحی مجدد مدل سیستمهای اطلاعات و ایجاد تغییرات زیرساختی در مدل درآمد و هزینۀ شرکتها پیش از استفاده از فناوریهای نوین است. مفهوم رویکرد طراحی نیز در همین راستا در تحول دیجیتال سیستمهای اطلاعاتی به خدمت گرفته میشود تا زیرساختها بازطراحی شوند و مدل استراتژیک و سودآوری سازمان، بهشکل بنیادی مورد بررسی قرار گیرد. کتاب فوق (دارای چهارده فصل، همراه با پیشزمینه و مثالها، سؤالات هماندیشی و مطالعه موردی) چشماندازی از مفاهیم بنیادی مدیریت استراتژیک سیستمهای اطلاعات با رویکرد به طراحی، مدلها و پیادهسازی فرایندهای مختلف آن میباشد. با استفاده از چارچوب یکپارچه در جهت توصیف و تحلیل یکپارچه سیستمهای اطلاعاتی ارائه میشود. این چارچوب نشان میدهد که سیستمهای اطلاعاتی از اجزای سازمان، فناوری و مدیریت تشکیل شدهاند. در بخشهای مختلف، مورد کاوی مختلف و مثالهای دنیای واقعی از سازمان و شرکتهایی برای نمایش مفاهیم مدیریت استراتژیک سیستمهای اطلاعاتی ارائه شده است. در پایان لازم است توضیح دهم که این کتاب حاصل سالیان متمادی تدریس در مقطع کارشناسی ارشد میباشد و تلاش بسیار شده است که محتوای کتاب در چارچوب سرفصل دانشگاه باشد. لذا، از راهنمایی و مشاوره همکاران و از دانشجویان که تخصص و تجربه عملی داشتهاند، استفاده نمودهام، و از یکایک آنها کمال تشکر و امتنان را دارم . همچنین ، از صبر و تحمل خانواده گرامی، جهت ایجاد فرصت مناسب و تشویق در بهرهوری مناسب تشکر و قدردانی مینمایم. امید است دانشجویان، مدیران و همۀ خوانندگان از محتوای کتاب بهره لازم را ببرند.
والسلام
دکتر احمد سرداری
دانشیار و عضو هیئت علمی گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه شاهد
خرداد ماه ۱۴۰۱
فهرست مطالب
فصل 1
مبانی شناختی سیستمهای اطلاعاتی ۱
پیشگفتار فصل ۲
مقدمه و ادبیات فصل ۲
داده و اطلاعات ۴
فراوری دادهها (فرایندها) ۵
تصمیمات ۶
سبک شناختی و پیشینه ۶
مدل تصمیمگیری ۸
سطوح تصمیم مدیریتی ۱۰
برنامهریزی استراتژیک ۱۱
برنامهریزی تاکتیکی و کنترل ۱۱
برنامهریزی عملیاتی و کنترل ۱۲
ساختار تصمیمگیری ۱۳
ارزش اطلاعات ۱۵
ارزش قابل محاسبه ۱۵
ارزش غیر قابل سنجش ۱۸
رویکرد سیستمی ۱۸
ویژگیهای سیستم ۱۹
اهداف سیستم ۲۱
ورودیها و خروجیهای سیستم ۲۱
محیط و مرز سیستمها ۲۲
زیرمجموعه سیستم و سلسله مراتب سیستم ۲۳
تجزیه زیرمجموعه سیستم ۲۷
رویکردهای کلان سیستم در مقابل رویکردهای خُرد سیستم ۲۸
کنترل ۳۱
سیستمهای اطلاعات مدیریت ۳۲
واژهگان فنی جایگزین ۳۵
پایگاه داده ۳۶
مدلها ۳۸
نرمافزارهای کاربردی ۳۸
نظرسنجی مستقیم ۳۸
سیستمهای مدیریت اطلاعات بهعنوان مجموعهای از زیرسیستمها ۳۸
سیستمهای مدیریت اطلاعات و تصمیمگیری ۴۰
طراحی سیستم مدیریت اطلاعات ۴۱
بایدها و نبایدها در طراحی سیستمهای اطلاعات مدیریت ۴۲
رهیافتی به طراحی سیستمهای اطلاعات مدیریت ۴۳
تولید سیستم های اطلاعات مدیریت ۴۵
اطلاعات رسمی و غیررسمی ۴۶
تمرینها ۴۸
فصل 2
استراتژی و سیستمهای اطلاعاتی ۵۱
مقدمه ۵۲
مسئله نیاز به استراتژی کسبوکار ۵۲
برنامهریزی استراتژیک کسبوکار ۵۳
تعیین اهداف و مأموریتهای کسبوکار ۵۵
تشخیص آیندهنگری مناسب و تمایز عملکرد با اهداف ۵۵
پیشرفت استراتژی کسبوکار ۵۶
استراتژی سیستمهای اطلاعاتی کسبوکار ۵۶
نیروهای رقابتی در صنعت-مدل پنج عاملی (مایکل پورتر-میلر1985) ۵۸
عرضهکنندگان ۵۹
مشتریان ۶۰
محصولات کمکی یا پشتیبان ۶۰
ورودیهای جدید ۶۱
رقابت ۶۱
اثربخشی عوامل محیطی بر سازمانها ۶۳
توسعه درون سازمانی ۶۴
جایگاه مدل طبقۀ نولان ۶۴
مدل نولان ۶۵
مدل نولان- ( برنامهریزی استراتژی) ۶۷
انتقادی به مدل نولان ۶۷
مدل ایرال ۶۸
تأثیر متقابل نیروهای فعال داخلی ۶۹
ایجاد فرصت فناوری اطلاعات مبتنی بر زنجیرۀ ارزش ۷۱
اقدامات اولیه ۷۲
مدیریت سیستمهای اطلاعاتی ۷۴
شبکه استراتژی ۷۵
عوامل مهم موفقیت ۷۶
استراتژی سیستمهای اطلاعاتی (وضعیت موجود) ۷۷
استراتژی کسبوکار و استراتژی فناوری اطلاعات ۷۷
مسیر اصلی و حرکات خلاقانه ۷۸
اقدام و خلاقیت در منابع برنامهریزی ۷۸
مهندسی مجدد فرایند کسبوکار ۸۰
پرسشهای فصل ۸۱
برونسپاری ۸۱
پرسشهای هماندیشی ۸۲
خلاصه فصل ۸۳
فصل 3
کاربرد استراتژیک از منابع اطلاعاتی 85
منابع اطلاعاتی بهعنوان ابزاری استراتژیک 88
سه دسته عمده از قابلیتهای فناوری اطلاعات 88
چگونه میتوان منابع اطلاعاتی را به طور استراتژیک مورد استفاده قرار داد؟ 90
مدیریت ارتباط با مشتری 94
مدیریت زنجیرۀ تأمین (SCN) 95
استفاده از دیدگاه مبتنی بر منابع برای بهدست آوردن و حفظ مزیت رقابتی 95
اتحاد استراتژیک 98
فرایند توسعه مبتنی بر مدل چهار مرحلهای 98
جمعبندی و خلاصه فصل 101
فصل 4
مثلث استراتژی سیستمهای اطلاعات 105
مثلث استراتژی سیستمهای اطلاعات (I S) 106
مروری بر ساختار و استراتژی کسبوکار 108
ساختار استراتژیهای عمومی 110
انواع استراتژی تمایز 112
ساختار فوق رقابت 113
مروری مختصر از استراتژی سازمانی 116
مروری بر استراتژی سیستمهای اطلاعات 119
خلاصه 122
سؤالهای مروری فصل 123
بررسی مورد کاوی (روش علمی جدید) 123
یادگیری شنا در فرایند دادهها: 123
شکست زودهنگام عامل پیروزی زودهنگام 124
یک تغییر کوچک بهموقع یعنی تغییر همه چیز 124
سؤالات مروری فصل 127
فصل 5
استراتژیهای مدیریت اطلاعات و جهانیسازی 129
مقدمه 130
جهانیسازی و تغییرات در محیط کسبوکار 131
تکامل ساختار/ استراتژی شرکت جهانی 132
تکامل استراتژیهای کنترل با همکاری شرکت بینالمللی 136
سیستمهای اطلاعاتی جهانی 138
استراتژی مدیریت اطلاعات جهانی 140
استراتژی مدیریت شبکه و ساختار 142
استانداردها 143
استراتژی مدیریت داده و ساختار 143
استراتژی / ساختار 144
پایگاههای داده همکاری 144
تبلیغات، مارک، بازار، تقویت، فروش 144
ترازبندی استراتژی مدیریت GIS و تجارت جهانی: برنامهای عملی 145
خلاصه و نتیجهگیری فصل 146
فصل 6
فناوری اطلاعات و تغییر فرایندهای کسبوکار 149
چشمانداز SILO در مقابل چشمانداز فرایند کسبوکار 151
چشمانداز عملکردی (یا SILO) 151
چشمانداز فرایند 153
فرایندهای عملکردی Zara’s Cross 156
ابزارهای تغییر 157
تغییر فزاینده 157
تغییر بنیادی 158
فرایند طراحی مجدد بنیادی 159
ریسک طراحی مجدد بنیادی (رادیکال) 161
چابکی و طراحی مهندسی مجدد فرایندهای پایدار (مداوم) 163
خدمات مشترک 163
سیستمهای مدیریت فرایند کسبوکار (BPM) 164
سیستمهای سازمانی 165
مشخصات و ویژگیهای سیستمهای سازمانی 167
محاسن و معایب سیستمهای سازمانی 168
زنجیرههای تأمین یکپارچه 170
هنگامی که سیستم موجب تغییر میشود 172
چالشهای یکپارچه برنامهریزی منابع سازمانی میان شرکتها 173
خلاصۀ فصل 175
فصل 7
چالشها و استراتژیهای کسبوکار الکترونیکی 177
چالشها و استراتژیهای کسبوکار الکترونیکی 178
انواع تراکنشها یا معاملات تجارت الکترونیکی 180
ساخت و محافظت یک شبکه امنیتی 182
اجرای سیاست امنیتی سیستم 182
ساختار مزیتهای رقابتی 183
سؤالات هم اندیشی فصل 186
سازمان با فرد (B2C) 186
سؤالات مروی فصل 189
برنامههای سازمان با سازمان (B2B) 189
سؤالات مروری فصل 193
دولت الکترونیک 193
خدمات پشتیبانی تجارت الکترونیکی 194
سؤال مروری فصل 202
عدم واسطهگری یا واسطهگری مجدد 203
سؤالات هماندیشی 204
فصل 8
مزيت رقابتي سيستمهاي اطلاعات 205
مقدمه 206
سه استراتژی عمومی پورتر 206
مزيت رقابتي فناوري اطلاعات، سيستمهاي اطلاعات يا اطلاعات؟ 207
سيستمي براي كنترل توليد خودرو (وسيله نقليه) 208
سازمانها بهعنوان سيستم 209
فناوري اطلاعات 211
سيستمهاي اطلاعات 211
ديدگاههاي بينالمللي 212
اطلاعات 213
پايداري مزيت رقابتي حاصل شده از اطلاعات 213
برنامهريزي در جهت مزيت رقابتي اطلاعات 214
چارچوبي براي تجزيه و تحليل مزيت رقابتي 215
آناليز بخش يا صنعت 215
ديدگاههاي بينالمللي 215
تثبيت موقعيت سازمان (درون) صنعت 216
تجزيه و تحليل داخلي 216
اطلاعات بهعنوان يك منبع استراتژيك 217
جمعبندی و نتيجهگيري 217
خلاصه فصل 218
سؤالات هم اندیشی 218
فصل 9
سیستمهای کسبوکار الکترونیکی 219
مقدمه 220
اهمیت و ضرورت کسب و کار الکترونیکی 221
فعالیتهای واقعی 222
گروهها و دستههای انواع کسبوکار الکترونیکی 224
کسبوکار الکترونیکی مشتری به مشتری(C2C) 224
کسبوکار الکترونیک کسبوکار به کسبوکار (B2B) 225
فرایند نیاز به کسبوکار الکترونیکی 225
دسترسی به امنیت و کنترل 226
پروفایل و شخصیسازی کردن 227
مدیریت جستجو 227
مدیریت محتوی و کاتالوگ 227
شرکت مایکروسافت: فرایندهای خریدهای تجاری 229
سیستم کسبوکار مجازی 229
آگاهسازی رویداد 230
مشارکت در کسبوکار 230
فرایند پرداخت الکترونیکی 230
انتقال وجوه الکترونیکی 232
پرداختهای الکترونیکی خدمات ایمنی 232
کاربردهای متفاوت کسبوکار 233
فرایندهای کسبوکار مجازی 233
کار کسبوکار مصرفکننده 234
LinkedIn، Umbria، Mattel و سایرین با گرایش Buzz در وب 235
عوامل موفقیت کسبوکار 237
انتخاب و ارزش 237
عملکرد و خدمات مجازی 237
توجه و احساس کنید 238
آگاهی وانگیزه 238
توجه شخصی 239
روابط انجمن 239
امنیت و اعتبار 239
تعامل مثبت با مشتری 240
شراکت Amazon.com و بکارگیری زیرساختار 240
توسعه وب store 241
جستجوی مشتریان 243
ارایه خدمات به مشتریان 244
ضبط فروشگاه وب 245
کسبوکار برای کسبوکار معاملات اینترنتی 245
بخش دوم تحلیل سیستمهای کسبوکار 249
برنامههای سازمانی متقابل کارکرد 249
معماری کاربردی سازمانی 249
دنیای واقعی 249
فعالیتهای دنیای واقعی 251
مدیریت چالشهای یکپارچهسازی 255
سیستمهای همکاری سازمانی 258
کارکرد سیستمهای کسبوکار (وظیفهای) 260
فناوری اطلاعات در کسبوکار 261
سیستمهای بازاریابی 261
بازاریابی تعاملی 262
بازاریابی هدفمند 263
سیستمهای تولید 264
تولید کاملا اتوماتیک یاcomputer integrated manufacturing 265
سیستمهای حسابداری 268
سیستمهای حسابداری آنلاین (برخط) 269
سیستمهای مدیریت مالی 270
مروری بر مباحث فصل 272
جمعبندی و خلاصه فصل 273
سوالات مروری فصل 274
فصل 10
پتانسیلهای استراتژی اینترنت 277
پتانسیلهای استراتژی اینترنت 278
علامتهای تغییرشکلیافتۀ بازار 279
بازگشت به مفاهیم بنیادی 281
اینترنت و ساختار صنعت 282
افسانۀ نخستين پيشنهاددهنده 286
آيندة رقابت اينترنتى 289
اينترنت و مزيت رقابتى 291
كارآيى عملياتى 292
مواضع استراتژی اينترنت 293
فقدان استراتژی 293
اينترنت بهعنوان مكمل 295
شش اصل موضعگيرى استراتژیک 299
واژگان مخرب اينترنت 300
اينترنت و زنجيرة ارزش 301
ضرورتهای استراتژیک برای داتکام و شرکتها 304
پايان اقتصاد نوین 307
فصل 11
هدف از برنامهریزی سیستمهای اطلاعاتی 311
مزایای برنامهریزی سیستمهای اطلاعاتی 315
مدیریت اثربخش داراییهای گرانقیمت و مهم سازمان 316
تقویت روابط و تعاملات میان کسبوکار و سیستمهای اطلاعاتی سازمان 317
هماهنگی جهتگیری و اولویتهای سیستمهای اطلاعاتی با جهتگیری و اولویتهای کسبوکار 318
برتری عملیاتی 322
تعامل و صمیمت با مشتری 324
رهبری در تولید 325
شناسایی فرصتهای به کارگیری فناوری جهت رقابت و افزایش ارزش کسبوکار 326
برنامهریزی جریان اطلاعاتی و فرایندها 328
کارایی و اثر بخشی منابع سیستمهای اطلاعاتی 329
کاهش میزان فعالیت و پول مورد نیاز در چرخۀ حیات سیستمها 330
رویکرد برنامهریزی 333
نتیجهگیری 335
فصل 12
استراتژی زیر ساخت و امنیت اطلاعات در سازمان 337
امنیت سازمانی 338
امنیت سازمان و زیرساخت 338
ساختار امنیت اطلاعات 341
کمیته اجرای امنیتی 347
مدیریت ارشد اطلاعات 347
مدیریت ارشد مالی 349
مسئول امنیت 350
تیم امنیتی 353
هماهنگکننده امنیت یا رابطها 354
بازبینی و بررسی کنترلهای امنیتی 355
تهدید / دخالت/ شاخص یا ماتریس خطر 357
طراحی فناوری اطلاعات استراتژیک 362
چارچوب اصلی کامل شده
مدیریت امنیت تمرکز یافته در برابر تمرکززدایی 365
مالکیت اطلاعات و منابع 368
برنامهریزی فناوری اطلاعات استراتژیک 371
خلاصه و جمعبندی فصل 375
فصل 13
تعامل فناوری اطلاعات و فرهنگ سازمانی 377
مقدمه 378
پیشرفت در سیستمهای اطلاعاتی 380
سیستمهای پشتیبان تصمیم، سیستم اطلاعات خبره و تصمیمگیری سازمانی 381
سیستمهای مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی 383
خلاصه بحث 386
فرهنگ سازمانی و کاربردهای آن در سیستم مدیریت دانشKMS 388
دیدگاه ارزشی 388
دیدگاه رفتاری 389
فرهنگهای شخصی (فردی) 391
خلاصه فصل 393
جمعبندی و نتیجهگیری فصل 394
فصل 14
فناوری اطلاعات و ارزیابی تحلیل سیستمها 397
مقدمه 398
تحلیل و ارزیابی فناوری اطلاعات/سیستم اطلاعاتی 399
شیوهشناسی تحقیق 401
دستهبندی مکتوبات در زمینه ارزیابی فناوری اطلاعات/ سیستم اطلاعاتی 402
مفاهیم کلی تحلیل و ارزیابی فناوری اطلاعات/سیستم اطلاعاتی 405
معیارهای ارزیابی مورد تأکید برای تحلیل پروژه فناوری اطلاعات/ سیستم اطلاعاتی 405
تکنیکها و ابزارهای مورد استفاده برای ارزیابی و تحلیل پروژههای فناوری اطلاعات/ سیستم اطلاعاتی 406
ارزیابی پیادهسازی پروژههای فناوری اطلاعات/سیستم اطلاعاتی 406
مروری بر تحقیقات انجامشده در زمینه تحلیل فناوری اطلاعات/ سیستم اطلاعاتی 407
مفاهیم کلی تحلیل و ارزیابی فناوری اطلاعات/سیستم اطلاعاتی 407
تحلیل سرمایهگذاری در پروژههای فناوری اطلاعات/سیستم اطلاعاتی 407
سودها و هزینههای سرمایهگذاری فناوری اطلاعات/سیستم اطلاعاتی 409
الزامات (مقتضیات) ارزیابی فناوری اطلاعات/سیستم اطلاعاتی 411
معیارهای ارزیابی مورد تأکید برای تحلیل پروژههای فناوری اطلاعات/ سیستم اطلاعاتی 413
تأثیر استراتژیک 413
مفروضات تاکتیکی 415
کارایی عملیاتی 417
مقادیر مالی 418
شاخصهای غیرمالی 419
دارایی ملموس 421
دارایی غیر ملموس 422
تکنیکها و ابزارهای مورد استفاده در ارزیابی کارایی فناوری اطلاعات/سیستم اطلاعاتی 423
شیوههای اقتصادی 423
شیوههای استراتژیک 424
شیوههای تحلیلی 425
ارزیابی پیادهسازی پروژههای فناوری اطلاعات/سیستم اطلاعاتی 426
شیوه مالی 427
شیوه غیرمالی 428
دارایی ملموس 429
دارایی غیر ملموس 430
یک چارچوب کاری برای ارزیابی و تحلیل فناوری اطلاعات/ سیستم اطلاعاتی 431
مفاهیم کلی ارزیابی و تحلیل فناوری اطلاعات/سیستم اطلاعاتی 433
معیارهای ارزیابی مورد تأکید برای تحلیل پروژههای فناوری اطلاعات/ سیستم اطلاعاتی 433
تکنیکها و ابزارهای مورد استفاده برای ارزیابی و تحلیل فناوری اطلاعات/ سیستم اطلاعاتی 434
ارزیابی پیادهسازی پروژههای فناوری اطلاعات/ سیستم اطلاعاتی 434
جمعبندی و نتیجهگیری 435