باید آن سنت را که به ما اجازه می داد تصور کنیم دانش فقط در جایی می تواند وجود داشته باشد که روابط قدرت به تعلیق درآیند و افزون بر این دانش فقط خارج از احکام، درخواست ها و علایق قدرت تکوین می یابد را کنار بگذاریم... باید این باور را که قدرت دیوانه کننده است و چشم پوشی از آن یکی از شرایط تحقق دانش است را کنار گذاشت. باید پذیرفت که قدرت، دانش را تولید میکند... دانش و قدرت مستقیما بر یکدیگر دلالت دارند و روابط قدرت بدون تاسیس متناظری از حوزه ی دانش وجود خارجی ندارند.