"هدف اصلی این نوشته، ارایه تصویری است دربارهی بخشی از آن چه در حیطهی نظر در معماری معاصر ایران روی داده است كه آغاز این رویداد، به زعم نگارنده از زمان ورود معماری از كشورهای دیگر به خصوص همسایهی شمالی ـ روسیه ـ و اروپای غربی بود. در این مدت، معماری ایران دگرگون شده و به صورت كنونی درآمد. اگر چه در این دوران، تعدادی از معماران تلاش نمودند تا در وضع موجود، تغییراتی ایجاد نمایند و به آن شخصیتی ایرانی دهند،اما معماری كنونی ما از درد بیشخصیتی به شدت رنج میبرد. نگارنده به منظور تحلیل ریشههای درد، در بخش نخست به ارتباط میان اقلیم و معماری پرداخته و با اشاره به سابقهی موضوع در ایران‹ روشهای كلی و عمومی یك تحلیل اقلیمی به همراه نقد برخی معاصرین مطلقگرایی اقلیمی آورده میشود. بخش دوم به نگرش شكلی اختصاص دارد. (شكل از ابزار بیان معماری است، اما برخی از محققین معماری آن را مساوی همهی معماری قرار دادهاند. در این جا شكل به مفهوم هندسی آن مد نظر است) در بخش سوم از نگرش تاریخی ـ تكاملی سخن به میان آمده و برای نمونه مدرسهی "موراتوری" معرفی و تحلیل گردیده است. گفتنی است "موراتورها" برای حل بحران موجود معماری، راه حل خود را برای آموزش، پژوهش و طراحی عرضه میكنند و در این راه، "تاریخ معماری" مرجع اصلی آنهاست. آنها برای فهم واقعیتهای تاریخی، بناها را مانند یك موجود، كه از یك گونهی اولیه با تكامل تدریجی كه به وضع كنونی درآمده، میبینند. در بخش چهارم ضمن بحث دربارهی فضا ـ یكی از موضوعات مهم معماری معاصر ـ "نگرش فرهنگی و اجتماعی" و "معناگرایی" از دیگر مباحث مطرح شده در كتاب است."