در سال ۱۹۵۶ گوردون مور بنیانگذار اینتل تحلیلی ارائه کرد که بر طبق آن هر ۱۸ ماه تعداد ترانزیستورهای بکار رفته در ریزپردازهای اینتل دو برابر میشود که نصف شدن ابعاد گیت ترانزیستورها با شرط ثابت بودن اندازه تراشه سیلیکونی در آن می تواند نتیجه این قوانین باشد. این قاعده به قانون مور موسوم شد. این نصف شدن در واقع پیام آور ابعاد اقتصادی بود یعنی هر چه گیت کوچک تر می شد ترانزیستور می توانست سریع تر سوئیچ کند و در نتیجه انرژی کمتری مصرف می شد و تعداد بیشتری ترانزیستور در یک تراشه سیلیکون جای می گرفت. افزایش تعداد ترانزیستورها و بازدهی آنها، هزینه را کاهش میدهد بنابراین مقرون به صرفه این بود که هر ترانزیستور تا حد امکان کوچک تر شود، این کوچک سازی بالاخره در نقطه ای متوقف می شد بنابراین برای ادامه رشد صنعت الکترونیک باید به فکر فناوری های جایگزین بود، فناوری که مشکلات گذشته را حل کرده و توجیه اقتصادی داشته باشد و این بار نانو تکنولوژی بود که توانست به کمک الکترونیک بیاید و فناوری الکترونیک مولکولی یا همان نانوالکترونیک بنا نهاده شد.