کتاب پیش رو به عنوان رساله ی دکترای پیترآیزنمن در سال ۱۹۶۳ م . با نام (بنیان فرمیک معماری مدرن) در دانشگاه کمبریج انگلستان دفاع شده است. در اینجا آیزنمن به بسط تئوری خود از فرم پذیری معماری مدرن می پردازد، و آن را در هشت پروژه از چهار معمار مدرن، مورد خوانش قرار می دهد.
این رساله در پنج فصل نوشته شده؛ فصل نخست با عنوان «فرم در ارتباط با معماری» به جنبه های فرادیداری (سوبژکتیو) معماری و نسبت آن با فرم معماری می پردازد. پرداختن به اندیشه های افرادی همچون آگوست چویسی، لوئیس سالیوان، و سنت الیا، و همچنین نظریه های مطرح پیرامون فرم در معماری مسیر آغازین رساله را مشخص می کند. مفهوم یا معنا، عملکرد، ساختمان، و تکنیک، کلید واژه های فصل نخست می باشند.
آیزنمن در فصل دوم، «ویژگی های فرم ساده ی معماری» تلاش می کند تا رویکردهای فرادیداری خود در فصل نخست را با مثال های کالبدی و دیداری (ابژکتیو) از فرم معماری به نمایش بگذارد. معرفی فرم های ساده -به عنوان پیش نمونه ی فرم های ترکیبی در رساله ی او- اساس این فصل را شکل می دهد. توسعه ی مفهوم فرم در ظرف های واژگانی: شکل، توده، حجم، بلوک، جسم، سطح و فضا، همسو با کنکاش آنها در برخی از پروژه های معماری مدرن، کلید راه آیزنمن در بسط آن چیزی ست که او تلاش دارد در این رساله به آن بپردازد.
فصل سوم با عنوان «توسعه ی سیستم های شکلی» در واقع بسط همان مفهومی ست که در معرفی فرم های ساده مطرح شده است، و در این فصل در قالب فرم های ترکیبی از آن یاد می شود. کلید واژه های فصل دوم در اینجا همنشین مفاهیم جدیدی می شوند تا بن مایه های فکری آیزنمن را در دایره ی واژگانی: سیستم های شکلی، سیستم های ساکن و پیوسته، دیالیکتیک توده – سطح، و نیز سیستم های حرکتی پیچشی، حلزونی و پله ای (در توصیف فرم و یا نظام سیرکولاسیون جا گرفته در آنها) مطرح سازند. در این فصل از فرم های ترکیبی -در بسیاری موارد- با دو عنوان فرم های خطی و مرکزوار یاد می شوند.
فصل چهارم «تحلیل سیستم های شکلی» به سنجش تئوری آیزنمن پیرامون بنیان فرمیک معماری مدرن اختصاص دارد. آیزنمن با انتخاب هشت پروژه ی معماری مدرن از چهار معمار (لورکوربوزیه، فرانک لویدرایت، آلوار آلتو، و جوزپه ترانی)، به تحلیل فرمیک هر یک از آنها می پردازد. پرداختن به ساختار شکلی این آثار و تلاش برای تحلیل فرم پذیری آنها کلیت این فصل را شکل می دهد.
فصل پنجم با عنوان «تئوری فرجام باز و فرجام بسته» به بازاندیشی تئوری های مطرح در تاریخ معماری و ویژگی های هریک از آن ها -که آیزنمن به عنوان تئوری فرجام باز و فرجام بسته از آنها نام می برد- اختصاص یافته است. این گستره ی زمانی از ویتروویوس معمار آغاز و تا زیگفرید گیدئون نظریه پرداز ادامه می یابد.
فهرست مطالب کتاب:
فصل اول: فرم در ارتباط با معماری
فصل دوم: ویژگی های فرم ساده ی معماری
فصل سوم: توسعه ی سیستم های شکلی
فصل چهارم: تحلیل سیستم های شکلی
فصل پنجم: تئوریِ فرجام باز و فرجام بسته
در این رساله، نکته ای که بیش از هر چیز به چشم می آید راهی ست که پیتر آیزنمن از سال ۱۹۶۳ م. تا به امروز پیموده است. مسیری که از آیزنمن ۱۹۶۳ آغاز می شود، و به آیزنمن دوره ی معاصر می رسد؛ راهی که با مطالعه ی «بنیان فُرمیکِ معماری مدرن» آغاز می گردد، و با شکل گیری گروه «پنج معمار نیویورکی» و طرح ریزی اندیشه های معماریِ «دیکانستراکشن» و «فولدینگ» به دوران معاصر می رسد؛ و اساس فکری بسیاری از معماران هم دوره ی خود را پایه ریزی می کند. بی راه نیست اگر آیزنمن را آغازگر خوانش معماری از دریچه ی فلسفه بدانیم، و او را معمار فیلسوف بخوانیم.