آرتور دموسلاوسکی، متولد ۱۹۶۷ در ورشو، خبرنگار و نویسنده، دانشآموختهی رشتهی فلسفه، تاریخ و تئوری تئاتر که تحصیلات فوقلیسانس خود را به مطالعهی آمریکای لاتین اختصاص داد. تب تند آمریکای لاتین، برندهی «جایزهی ادبی ورشو»، سومین کتاب اوست. پیش از این عیسی بدون تفنگ ـ نگاهی منتقدانه به دورهی پاپی ژان پل دوم ـ و همچنین دنیا، نه برای فروش را نوشته است. کتابی که به جنبشهای ضدجهانیسازی پرداخته و بهعنوان کتاب سال ۲۰۰۲ برگزیده شده است. او اکنون، با دریافت بورس تحصیلی Fellowships Knight، که به خبرنگاران برجستهی جهان اعطا میشود، به مطالعه و پژوهش در دانشگاه استنفورد اشتغال دارد.
نمیدانم آیا اکنون، پس از فروپاشی کمونیسم، آمادهایم آن حقیقت ناخوشایند را دربارهی جنبهی تاریک دنیای دموکراسی غرب بپذیریم؟ دنیایی که دهها سال آرزومندش بودیم؛ آیا آمادهایم «کارنامهی سیاه ضدکمونیسم» را بشناسیم؟ ارتکاب جنایاتی به نام آزادی، بخشی از میراث دنیای دموکراتیکی است که اکنون به آن تعلق داریم. با احساس مسئولیت بابت آن جنایات، باید در چارچوب تمرینهای روحی، با وجدان و خرد انتقادآمیز با مسائل درگیر شویم. دستکم به این خاطر که در ذهن ما این تفکر ریشه ندواند که آدمکشیهای نیکویی وجود دارند که بشریت را نجات میدهند. دستکم برای اینکه زمانی کسانی ما را به قیاس نگیرند با آن خیالبافان غربی که چشم از مسکو برنمیگرفتند، و آن رؤیاپرورانِ آمریکای لاتین که میگفتند گولاگ وجود ندارد، چون آخر، اینکه غیرممکن است...
من خودم متعلق به نسلی هستم که حماسهی قهرمانانهی انقلاب را تجربه کردهام و گاه پیش میآید که با حسرت از آن روزهای خوش و پر تب و تاب یاد کنم؛ خاطرهی دفاع از وطن در مقابل ضدانقلابیون در خلیج خوکها را با حسرت مرور کنم، چون خودم در آن شرکت داشتم. عجب تب تندی بود آن ماجرا! چه حال و هوایی! اما من میدانم برای بچههایی که انقلاب را به یاد ندارند، آن حادثه فقط صفحهای است از کتاب درسی مدرسه. آنچه من با پوست و گوشت حس کردهام، برای آنها متنی است که باید برای امتحان از بر کنند، حروفی مرده، تکهای کاغذ.