نمونه شعری از این کتاب:
دلا، دلا غمین مباش و
تقدیرت را تاب بیاور
بهار نو ، دوباره باز پس میدهد ،
هرآنچه ر اکه زمستان از تو ربود.
و چه بسیار که بهر تو مانده ست!
و چه زیباست ، جهان هنوز!
دلا، هرچه خوشش میداری
همه را، همه را میتوانی دوست بداری!
درباره زندگی و شعر هاینه:
کریستیان یوهان هاینریش هاینه با نام اولیهی هاری هاینه در 13 دسامبر 1797 در دوسلدورف (آلمان) به دنیا آمد و در 17 فوریهی 1856 در شهر پاریس در گذشت . هاینه یکی از مهمترین شاعران و روزنامهنگاران آلمانی قرن نوزدهم بود. هاینه را «آخرین شاعر مکتب رمانتیک» در ادبیات آلمانی میدانند ولی در عین حال ، یکی از درهم پیچیدگان بساط رمانتیکها هم هست . او زبان روزمره را وارد شعر کرد، مقالات ادبی و جستارنویسی را ارتقاء بخشید و به قالب معمول سفرنامه، شکلی ادبی و به زبان آلمانی نیز انعطاف و سادگیِ ویژهای داد که تا پیش از وی در آن وجود نداشت.
هاینه در مقام روزنامهنگار ، جستارنویس ، هزلپرداز و مجادلهگرِ متعهد ، سیاسی و منتقد هم باعث شگفتی بود و هم خیلیها را میترساند. از طرفی نیز به خاطر تبارش و مواضع بیپروای سیاسیاش، روزبهروز مورد غضب قرار میگرفت و محدودتر میشد.
گزینهی حاضر، دفتری است از شعرهای هاینه در سه بخشِ شعرهای سیاسی-اجتماعی-تاریخی؛ شعرهای طنز و هزلگونه و شعرهای عاشقانه و رمانتیک. همانطور که قبلا گفتیم هاینریش هاینه را نمیتوان شاعری تکوجهی و تکسبکی دانست. وی در آغاز ، شاعری رمانتیک و عاشقانهسرا بود، سپس خود مکتب رمانتیک را منقرض کرد و از آن برگذشت. وجه دیگری که کمتر در ایران به آن توجه شده، طنزگویی شاعر است که خود فصل درخشانی است از حیات خلاقانهی وی. در هر بخش کوشیدهام مهمترین آثار هاینه را به خوانندگان عرضه کنم. ناگفته پیداست که تحقق این هدف هم به عواملی چون ترجمهپذیری ، امکان عرضه شدن در وضعیت خاص تاریخی ما در ایران و سرانجام سلیقه و پسند مترجم بستگی داشته است. بسیاری از عاشقانه ها و طنز و هزلهای شاعر امکان حضور در این دفتر نمییافتند که امیدوارم در مجالی دیگر به آن پرداخته شود.
هاینریش هاینه در هر سه مورد این تقسیمبندی دمِ دستی و کلی از سوی مترجم ، سرآمد بوده است . هاینه در زمینهی شعر رمانتیک و عاشقانه هم از غنای احساسی سرشاری برخوردار است و هم به ریزهکاریهای رفتار انسانی در عشق میپردازد ، اما هرچه باشد او در قرن نوزدهم ، سده سرشاری احساسات رمانتیک در ادبیات میزیست و نگاه او به عشق ، مسلما تا حد زیادی نگاهی رمانتیک ، نئورمانتیک و احساسی است . از نظر وزن و موسیقی هم، شاید هاینه و پس از او ریکله را بتوان مردمیترین شاعرانی دانست که در زبان آلمانی به امکانات تازهای در وزن و روانی کلام دست یافتهاند . حتی پر بیراه نیست که اگر هاینه را در این زمینه از گوته و شیللر متنوعتر و تواناتر بدانیم. برای تجلی همین خصیصه از کارهای هاینه کوشیدهایم برخی شعرها تا حد ممکن موزون و عروضی باشند – در صورتی که بدون خارج شدن از متون اصلی،تن به وزن میدادند- یا با گونهای وزن درونی یا هجایی با جناسها و قافیههای هرازگاهی ، تداعیگر متن اصلی با شگردهای شعر در زبان فارسی هم باشند . این تمهیدات البته در همه بخشهای کتاب اعمال شده است.
در شعر اجتماعی سیاسی و تاریخی هم، هاینه را به حق بنیانگذار شعر سیاسی-اجتماعی در مفهوم گسترده و دقیق آن میدانند ، که بعدها در قاموس شعر آلمانی زبان پیروان بسیاری یافت . برشت ، اریش فرید، وولف بیرمان، گونتر کونرت، اینگه بورگ باخمان، نلی ساکس و هانس ماگنوس انتسنزبرگر هرکدام به نوعی وامدار هاینه و سنت انتقادی او هستند. پر بیراه نیست اگر بگوییم شعر سیاسی آلمان راهاینه پایهگذاری کرد.
در زمینهی طنز،هزل ،کنایهپردازی، هجویهسرایی هم هاینه چیرهدست بود و به خاطر چالاکی و دلیری و صراحت بیانش ، همه چیز را به بازی میگرفت . اصولا در ایران به خاطر پرداختن به وجه جدیِ سیاسی یا روح سودایی شعر عاشقانهاش این بخش از کار شاعر سراسر مغفول مانده است. از این رو کوشیدم با شعرهای بخش طنز این وجه را به خوانندگان ایرانی نشان بدهم تا دریابند که در هجوم عشق و سوداهای عاشقانه و نیز رویدادهای سرنوشتساز انقلاب فرانسه و رنجهای بیپایان تبعید و ممنوعیت چاپ شعر، بازهم ، میتوان نگاهی بازیگونه و طنزوار به وقایع داشت و از آن جامعیتی برخوردار بودکه انگارههای فکری و جزمگرایانه را به مبعد خواست شاعرانه راه نمیدهد یا حتی آنها را از خود میراند آن هم با وردهای قوی برآمده از دل زندگی سرخوشانه، که فراتر از همه چیز قرار میگیرد.
باری ، هاینه افزون بر همهی اینها از دوستداران شعر ایران زمین هم بود و در آثارش توجه خاصی به آن داشت. شعرهای شرقگرای هاینه هم در این دفتر حضور دارند. فردوسی شاعر و قبیلهی اسرا ازین دستهاند . اولی با آن که پیشتر دوبار ترجمه شده اما باز هم با ترجمهای تازه آورده ام تا این دفترجامعتر و گستردهتر شود. پیداست که بسیاری از اطلاعات تاریخی بازگو شده در شعر فردوسی ، صحت ندارند یا با افسانه و خیال آمیختهاند، اما باید این شعر را زاییدهی دورهای دانست که شیفتگی به شرق و ادبیات ایران در اروپا تازه پا گرفته بود و در پاسخ به این شیفتگیها آثار دقیقی از زندگی و حتی شعر شاعران ایرانی هنوز به زبان آلمانی چاپ نشده بود و شرقشناسی به اوج امروز نرسیده بود. حتی در دیوان شرقی غربی گوته هم این نواقص دیده میشود ، اما هرچه باشد این تلاشهای صادقانه ، تأثیر سخن فارسی را بر شاعران دیگر نشان میدهد که در نوع خود شوقانگیز است و میتواند به کار پژوهشگران ادبیات تطبیقی بیاید . باری دفتر حاضر با نوشتهی کوتاهی در باب هاینه و ادب فارسی هم همراه است،که امیدوارم خواندنی باشد.
فهرست مطالب:
ترانهسرای مردم ، خصم حاکمان
یادداشتی دربارهی زندگی و شعر هاینه
عاشقانه ها و ترانهها
گل نیلوفر ترس خورده است
خواستم کنارت بمانم
چرا چنین پریده رنگند سرخگلها؟
در تاریکی تنها میراندیم
.
.
.