مقدمه مؤلف
اگر باورهاي احساسي و نوستالژيهاي بعضاً اجتنابناپذير را کنار بگذاريم، چارهاي باقي نميماند جز اعتراف به اين واقعيت که دنياي ما به سرعت در حال پيشرفت و «بهبود» است. البته شايد بسياري اعتقاد داشته باشند که دنيا رو به افول است، همانطور که بسياري از نياکانمان در صدها و هزاران سال پيش اعتقاد مشابهي در مورد زمانه خود داشتند. خوشبختانه بخشي از پيشرفتهاي دنياي نوين ما در خصوص باورهاي انسان بوده است و هماکنون به خوبي ميدانيم که چرا بسياري از ما تصور ميکنيم که در گذشته دنيا زيباتر بوده و روز به روز در حال افول است. اعتقاد داريم جنگ و تهديد و گرسنگي و بيماري دنيا را تهديد ميکند، در حالي که بررسيهاي دقيق علمي نشان ميدهند که تمام اين ناملايمات به مراتب کمتر از گذشتهاند.
مهم اين است که مديريت پروژه نيز از اين پيشرفت و بهبود مستثني نيست طي سالهاي گذشته از يک «وظيفه» يا نوعي «کار» به يک «حرفه» و «تخصص» تبديل شده است و اين رويکرد جديد در حال توسعه و تسلط است. گروه بزرگي از فعالان با تدوين استانداردها و راهنماها تلاش فراواني براي کمک به اين جنبش ميکنند و هرچند که نتيجه کارشان مانند هر کار انساني ديگر بيايراد نيست و تأثير تلاششان به اندازه وسعت تخيل انساني مؤثر نبوده است، باز هم ميتوان تأثير مثبت مشهودي را که بر اين صنف گذاشتهاند، مشاهده كرد.
ايرانيان طي سالهاي گذشته بيشتر و بيشتر به پمباک علاقهمند شدهاند؛ مانند مردمان تمام کشورهاي ديگر. اين علاقه آميخته به وسوسه و رؤياپردازي، که گاهي فاصله زيادي با دانش کاربردي دارد، همچنان باعث خوشوقتي است و نويد دهنده آيندهاي بهتر.
نامههاي محبتآميز و اصرارهاي خوانندگاني که لطف فراوان دارند و همچنين پيگيريهاي همکاران گرامي انتشارات ديباگران باعث شد تعلل کردن ناشي از مشغوليتهاي ديگر را کنار بگذارم و تأليف اين کتاب که مدتي پيش نيمهکاره رها شده بود را به پايان برسانم. از اين بابت از همگي متشکرم و کتاب را به تمام کساني که اين مدت پيگير انتشار آن بودند تقديم ميکنم و اميدوارم که پاسخگوي بخشي از نياز فارسيزبانان باشد.
اين کتاب با هدف سادهسازي درک پمباک تأليف شده است؛ ولي همچنان طبيعت مرجع بودن پمباک بر آن مسلط است و نميتوان آن را يک خودآموز دانست. فصلبنديها و محتواي ارائه شده بعد از فصل ۳ کاملاً مطابق با پمباک است تا استفاده از آن را براي کساني که مايل به مطالعه متن استاندارد نيز هستند ساده کند. سه فصل اول کتاب الزاماً مطابق با سرفصلهاي پمباک نيستند، ولي همچنان مضمون اصلي را ارائه ميکنند.
هدف اصلي در کل کتاب انتقال مفهوم است و به همين خاطر تناظري کلمه به کلمه بين عبارتهاي پمباک و عبارتهايي که در اين کتاب به کار رفته است وجود ندارد. عبارتها و معادلهايي براي اين کتاب انتخاب شدهاند که به بهترين شکل معناي موجود در پس عبارتهاي پمباک را معادل کنند، نه معناي واژگان به کار رفته.
سعي شده است که توضيحات تمام وروديها، خروجيها و ابزارها و روشهاي فرايندها درباره چگونگي کارکرد آن عنصر در فرايند باشد، نه مانند متن اصلي پمباک درباره ماهيت آن عنصر. به عنوان مثال اگر عنصري مانند برنامه مديريت هزينه ورودي فرايندي باشد، به شکلي كاملاً خلاصه توضيح داده شده است که به چه ترتيب اين عنصر در فرايند مربوطه به کار ميآيد و چرا ورودي است، نه اينکه معناي برنامه مديريت هزينه چيست. اگر قصد داريد معنا و ماهيت برنامه مديريت هزينه را بشناسيد بايد به توضيحات فرايندي که آن را توليد ميکند مراجعه کنيد.
نکته ديگري که لازم است اشاره کنم اين است که هرآنچه در پمباک آمده باشد الزاماً در اين کتاب توضيح داده نشده است. موارد حذفي همگي از روشها يا ابزارهاي اختياري و در عين حال رايجي هستند که براي روشن شدن مفهوم فرايندها در پمباک «مثال» زده شدهاند؛ جزئي از بدنه اصلي استاندارد نيستند. دانستن اين روشها به عقيده نگارنده براي درک پمباک الزامي نيست و حتي ممکن است سردرگمي ايجاد کند. علاوه بر آن، دو تا سه صفحه توضيح در مورد مفهومي مانند تحليل ارزش کسب شده عملاً براي يادگيري هيچ کسي کافي نيست. بنابراين دو گزينه وجود داشت: يکي بسط تمام آن مفاهيم، که احتمالاً منجر به بيش از هزار صفحه کتاب ميشد و مفهوم کلي پمباک در پس آن گم ميشد و ديگري حذف آن مطالب. در اين کتاب رويکرد دوم انتخاب شده است